تهيه مستند براي قبري كه مرده‌اي ندارد!

پخش مستند سفارشی بيوه شاه مخلوع ايران در شبکه من و تو دردسرهای جدیدی را برای خاندان ورشكسته پهلوي به ارمغان آورده است. این مستند ساخته شده در شبکه بهایی من و تو انقدر مضحکانه و تابلودار است که حتی نتوانسته ضد انقلاب متوهم را نیز متقاعد کند و واکنشهای محافل مختلف آنان را در پی داشته است.

alt  سایت ضد انقلاب ایران گلوبال به قلم (د_ب) با اشاره به نگاه دوربین و برنامه گذار این مستند سفارشی و نقد آن می نویسد :" این مستند هم در شکل کار و هم در محتوا اسیر یک سری فانتسم و توهمات هست و نمی‌تواند با نگاه نقادانه، سوالات نقادانه‌ای را مطرح بکند. این مستند مجبور است در پای قبر مُرده بنشیند و بگرید و متوجه نباشد که در این قبر مُرده‌ای نیست!

وی با اشاره به سفارشی بودن این مستند خطاب به سفارش دهندگان آن اظهار می‌دارد :" یک فیلم مستند بایستی امکان دیدن جوانب دیگر حادثه و تعبیر و تفسیرهای نو برای تماشاچی را ایجاد بکند، همانطور که ناتوانی شاه از دیدن کوری و حماقت خویش باعث شد که نتواند ببیند که خواستهای برحق و مدرن مردم کجا بودند و چطور آنها را برآورده سازد.

شاه دقیقا ناتوان از قبول مسئولیت خویش به عنوان شاه برای وضعیت حاکم بود واز این رو پیام او نیز و اینکه صدای انقلاب شما را فهمیدم، شعاری بود که نشان داد که چیزی فهمیده نشده است! کوری و حماقت شاه که همان عدم قبول کمبود و محدودیت خویش بود، باعث شد که او خیال بکند که شاه است و نداند که او فقط یک قدرت نمادین است و حق ندارد سلطان باشد!

نویسنده ضد انقلاب این سایت در ادامه با اظهار اینکه محمد رضا پهلوی وفرح پهلوی می خواهند تصویر دروغين پدر و شوهر را برای زمانه خاصی نگه دارند اظهار می دارد :" اما دروغ و شکست این تصویر را ما در خودکشی دختر و پسرش می بینیم. زیرا به زندگی نمی توان کلک زد و ما پیام خویش را می گیریم"

صورتت را به پای مادر بگذار و از خدا بخشش بخواه. در بیابان یا حیات منزل صورتت را روی زمین و خاک بگذار و از خدا آمرزش بخواه. در روضه اباعبدالله علیه السلام شرکت کن و گریه و زاری بکن و از خدا آمرزش بخواه. اگر گناهان گذشته شما کاملا بخشیده بشود آن یقین و آرامش که انسان در پی آن است، بدست می آید.
  اگر کسی گذشته خوبی نداشته باید گذشته را جبران کند و الا این گذشته مشکل ساز خواهد شد. بطور جدی بدنبال جبران گذشته باشد. حتما رفقای گذشته را ترک کند، زیرا اگر این رفقا عوض نشوند توبه شکسته خواهد شد. مگر اینکه آن ها هم جدی توبه کرده باشند. برای جبران حتما باید اطلاعات دینی آدم کافی باشد و گاه لازم است از مرجع تقلید خود استفتاء انجام گیرد.

اگر بتواند با یک عالم خبیر مرتبط باشد و همه کارهایتان را با ایشان مشورت کند بسیار خوب است. لذا لازم است چنین شخصی دائما در یک مسجد خوب با افراد خوب و امام جماعت عالم و متقی رفت و آمد کند.


 آیت الله جاودان



کار و کسب هم در سرنوشت آینده انسان موثر خواهد بود. اگر انسان کار و کسبِ پاک و حلال داشته باشد می تواند متدین بماند. اگر ازدواج با مورد پاک و متدین باشد می تواند متدین بمانید و بر توبه خود استقامت کند و گرنه رفته رفته آدم همرنگ جماعت خواهد شد و همه کارهایی که مردم انجام میدهند انجام خواهد داد. خیلی نسبت به آینده، حساب و کتاب بکنید و نگران باشید
.

خداوند متعال توبه را برای جبران گناهان قرار داده است. اگر تهمت ای زده ای باید رضایت بخواهی و کاری بکنی که طرف شما را حلال بکند و چاره دیگری هم نیست. اگر با پدر و مادر بدرفتاری کرده ای، برو و دست و پای آنها را ببوس. معذرت خواهی کن. التماس کن، قسم بده که از شما بگذرند. اگر رفتارت درست بشود آنها انشاءالله از شما خواهند گذشت. در هر صورت اگر به خدمتگذاری و مهربانی و اطاعت از پدر و مادر بکوشی؛ هم از گذشته شما انشاءالله می گذرند و هم باعث عاقبت بخیری شما می شود.

صورتت را به پای مادر بگذار و از خدا بخشش بخواه. در بیابان یا حیات منزل صورتت را روی زمین و خاک بگذار و از خدا آمرزش بخواه. در روضه اباعبدالله علیه السلام شرکت کن و گریه و زاری بکن و از خدا آمرزش بخواه. اگر گناهان گذشته شما کاملا بخشیده بشود آن یقین و آرامش که انسان در پی آن است، بدست می آید. باید هر روز بکوشی و کار کنی و جبران کنی تا انشاءالله به صورت یک مومن مقبول در بیایی. باید به درستی نمازت بکوشی. کاسبی و کارهایت باید پاک و حلال باشد. معاشرت تو باید درست و پاک باشد. باید خمس مالت را بدهی. اگر درآمد خوبی داری به فقرا کمک کنی. نمازت را اول وقت و به جماعت بخوانی.

در هفته های اخیر بار دیگر اطرافیان و وابستگان به مهدی کروبی با همراهی واحدی خارج نشین سعی کردند تا با طرح سناریویی جدید مسئولین قضایی کشور را تحت فشار قرار دهند تا کروبی را از حصر خانگی بیرون آورند. موضوعی که بی ارتباط با برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نبوده و گمان می رود برای ایجاد اختلال در سال 92 کلید خورده است.

  در هفته های اخیر بار دیگر اطرافیان و وابستگان به مهدی کروبی با همراهی واحدی خارج نشین سعی کردند تا با طرح سناریویی جدید مسئولین قضایی کشور را تحت فشار قرار دهند تا کروبی را از حصر خانگی بیرون آورند. موضوعی که بی ارتباط با برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نبوده و گمان می رود برای ایجاد اختلال در برگزاری انتخابات در سال 92 کلید خورده است. موضوعی که در سال 88 نیز منجر به اختلالات وسیعی در کشور شد و توانست با بهره گرفتن از ناآگاهی برخی افراد که به صداقت موسوی و کروبی و خاتمی در گفتار اطمینان کرده بودند و با بهره گرفتن از دروغ تخلف در شمارش آرا موجبات نگرانیهایی را برای آحاد جامعه فراهم کند.


 


در این رابطه، این روزها محمد تقی کروبی در حرکتی هماهنگ با معاندین و به خصوص واحدی، با ذکر اخبار ضد و نقیض تلاش دارد تا دستگاه قضائی کشور را تحت فشار قرار دهد تا شیخ کروبی از حصر خانگی رهایی یابد و بتواند همچون گذشته و با دادن اخبار واهی موجبات برپایی آشوب در انتخابات سال آینده را نیز فراهم ساخته و با کمک اربابان تحریم و معاندین خارج نشین کشور را به سمت فروپاشی و تجزیه پیش ببرد.



 

وی با اشاره به افزایش جنایتهای خشونت آمیز، مواد مخدر و دیگر مسائل در جامعه عربستان، تأکید کرد: آموزش تیراندازی در سایه چنین فضایی برای دختران بسیار حیاتی است./ همچنین بر ضرورت آموزش ورزشهای رزمی و دفاعی به دختران در ..

در سایه افزایش موارد جرم و جنایت در جامعه عربستان، درخواست زنان سعودی برای گرفتن مجوز حمل سلاح و آموزش تیراندزای روز به روز در حال افزایش است.

دختران سعودی خواستار آموزش استفاده از سلاح در باشگاه هایی شده اند که، مسئولان آنها نیز زن باشند، تا بتوانند در شرایط بحرانی از خود و خانواده شان دفاع کنند.

"میدل ایست آنلاین" به نقل از یک دختر دانشجوی عربستانی نوشت: یاد گرفتن تیراندازی حق مشروع هر دختری است تا بتواند خود و خانواده اش را در برابر هرگونه آزار افراد مهاجم حمایت کند .. به دلیل افزایش جرم و پرسه زدن افراد بیکار، مسئولان باید مراکزی را برای آموزش تیراندزای و دفاع شخصی به زنان ایجاد کنند.

از سوی دیگر "علی الشمری" روانشناس و عضو کمیته حمایت اجتماعی در جده به یک روزنامه عربستانی گفت: طرح ایجاد باشگاه هایی برای آموزش تیراندازی به دختران بسیار مهم است.

وی با اشاره به افزایش جنایتهای خشونت آمیز، مواد مخدر و دیگر مسائل در جامعه عربستان، تأکید کرد: آموزش تیراندازی در سایه چنین فضایی برای دختران بسیار حیاتی است.

الشمری همچنین بر ضرورت آموزش ورزشهای رزمی و دفاعی به دختران در کنار تیراندازی تأکید کرد.

افزایش بیکاری و پرسه زدن در مناطق مسکونی در شهر جده و مناطق دیگر عربستان، به یکی از خطرهای جدی امنیتی خانواده ها تبدیل شده است.

این درحالی است که نیروهای امنیتی و مسئولان هیچ اقدامی برای حفظ جان شهروندان و اتخاذ تدابیر لازم امنیتی صورت نمی دهند.

گزارش برخی رسانه های عربستانی حاکی است که سرقت از مغازه ها و حمله به منازل در مناطق مسکونی در شهرهای مختلف عربستان روز به روز در حال افزایش است.


 

 




تاریخ: یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

راهبرد‌ 6 گانه اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات

بررسی رسانه های موثر جریان اصلاحات نشان می دهد که اصلاح طلبان برای ورود به یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراها، با برنامه ریزی بسیار گسترده وارد کارزار شده اند.
alt این جریان در ابتدای امر مواردی مختلفی را لابلای مطالب مختلف رسانه های خود ابلاغ و القاء کرده و تلاش می کنند که تا از خلال سایر وجوه راهبرد خود را دنبال نمایند.محورهای ابتدایی که در این زمینه در رسانه ها شارژ می گیرند عبارتند از:
- تببین و تفسیر چرایی حضور در انتخابات
- طرح و بیان شعارهای محوری توافق شده در اتاق فکر اصلاح طلبان همچون اجرای بدون تنازل قانون اساسی
- ایجاد سپهر گفتمانی با لایه هایی از فرقه سبز
- عادی سازی وقایع سال 88
- ناکارآمدی گفتمان اصولگرایان
در این میان با توجه با خطوط ابتدایی ذکر شده راهبردی 6 ضلعی در حوزه گفتمان و عملیات جریان اصلاحات جهت حضور در انتخابات آتی قابل رصد و پیگیری است.
اضلاع 6 گانه این راهبرد عبارت است از :
1- حضور هویتی:جریان اصلاحات تاکید دارد تا تنها با نام اصلاحات وارد عرصه شده و از پرچم های دیگری به موازات جریان اصلاحات احتراز کند.
2- حضورحیاتی:اصلاح طلبان بر این باورند که در صورت عدم حضور خود در انتخابات دیگر حیات انها تبدیل به ممات شده و هنگامی که وارد این عرصه شوند دشواری های طبقه متوسط، زندانیان فتنه 88 و اصولا شرایط اصلاح طلبان از شرایط خطر به شرایط امید میل خواهد کرد.
3- حضور حداقلی:جریان اصلاحات حضور خود در انتخابات را حداقلی تعریف کرده و بر این باور است که حاضر نیست به هرقیمتی ریاست جمهوری را بر دوش بکشند.همین نکته که نامزد اصلاح طلب در انتخابات حضور یافته و زاویه این جریان با عملکرد دولتی که تضادهای بسیاری بلحاظ آسیب های اجتماعی – اقتصادی دارد را عیان است بطور حداقلی کافی است.
4- دوم خردادی ها بر حضور برنامه ای در انتخابات تاکید دارند.به این معنا که تصریح کرده اند از تنش های کلامی و عملی عبور کرده و بر این باورند که مردم از تنش ها خسته شده و به آرامش احتیاج دارند.لذا این جریان برنامه دارد تا با تمرکز بر اقتصاد هسته مرکزی نظام را در برابر خود آرام ساخته و از دیگر سو با طنین آرامش بتواند ارتباط با طبقات مختلف جامعه را عملیاتی سازد.
5- اصلاح طلبان تلاش دارند تا در این انتخابات برای خود مجددا سازمان ایجاد کرده و از فرصت انتخابات برای این ساماندهی بهره برداری کند.
6- این جریان می کوشد تا با خطرآمیز خواند شرایط کشور و برای نجات دولت وملت حضوری ملی را در انتخابات برای خود رقم بزند.
با توجه به راهبرد 6 ضلعی اصلاح طلبان این جریان چند تبصره دیگر را نیز به عنوان اصولی غیر قابل اغماض در حال نشر دادن است.این تبصره ها عبارتند از:
- نمی توان از نامزدهای اصولگرا حمایت کرد
- نمی توان از نامزدهای شبه اصلاح طلب حمایت کرد
- نمی توان از نامزدهای اولترا اصلاح طلب حمایت کرد
- نمی توان از اصلاح طلبان منفرد و تک رو حمایت کرد
- نمی توان از اصلاح طلبانی که فقط می خواهند مدیر باشند حمایت کرد

گفتنی است این راهبردهای جریان اصلاحات در حالی بیان می گردد که بسیاری از کارشناسان سیاسی محورهای پیشین را در برخی جهات چراغ سبز، در برخی موارد هشدار و در برخی محورها نیز یک سناریو ارزیابی می کنند..

موج جدید تخریب، تحریف و سانسور برای حذف لنکرانی

altاگرچه موج تخریب هایی که علیه دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه با توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها نیز برای به تحریف و سانسور میزان محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.

نهضت سبز نبوی به گزارش بی باک؛ اسماعیل پورهواشمی: با وجود هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای مبنی بر عدم ورود زود هنگام در عرصه انتخابات برخی از  رسانه ها و جریانات سیاسی کشور  الویت اصلی خود را موضوع انتخابات قرار داده و به این بهانه به یکسری از ترفندهای رسانه ای تخریب گرایانه که دارای لایه های عمیق تری  از سیاه نمایی بوده دست می زنند که عمده این هجمه ها بر علیه چهره هایی مانند باقری لنکرانی و جلیلی که از نظر گفتمانی با جبهه  اصیل اصولگرایی قرابت و نزدیکی دارند، می باشد.

اگرچه موج تخریب هایی که علیه دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه  با توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها نیز برای به تحریف و سانسور میزان محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.


altدر ادامه برخی ترفتد ها و شیطنت های رسانه ایی که با هدفی خاص و همچنین علل بوجود آمدن این ترفند ها نسبت به شخص لنکرانی را بیان خواهیم کرد.

1- منتفی کردن سوژه نسبت به موضوع: در این ترفند و شیطنت رسانه ایی، وجود سوژه به هر دلیلی در موضوع به طور کامل منتفی است یعنی نتیجه این ترفند، این است که سوژه مذکور یا همان دکتر باقری لنکرانی، احتمال حضورش در موضوع انتخابات به طور کامل منتفی تلقی شود و از تحلیل هایی که پیرامون بحث ریاست جمهوری مطرح  می شود حذف گردد و اخباری که با این ترفند منعکس شد بدین شرح است که چندی پیش به وسیله یکی ازسایت های خبری مصاحبه ایی با دکتر لنکرانی صورت گرفت و در تیتر این مصاحبه از قول آقای لنکرانی بیان شده بود که "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" و بعد این جمله کلیدی یعنی "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" به وسیله رسانه های مختلف در سطح وسیع منعکس شد و این  در صورتی بود که لنکرانی در مصاحبه اش به هیچ وجه چنین جمله ایی را بیان نکرده بود و به همین دلیل این خبر با واکنش قاطع لنکرانی مواجه شد و او در پاسخ به این هجمه رسانه ایی این گونه پاسخ گفت: "اعلام داوطلبی برای انتخابات را وظیفه خود نمی دانم اما اگر تکلیف باشد طبق آن عمل می کنم."

2-سانسور سوژه نسبت به موضوع : این ترفند رسانه ای در دو مدل انجام می شود، مدل اول سانسور سوژه به طور کامل است یعنی اینکه سوژه را در تمام زمینه ها و در شرایط مختلف به طور کامل سانسور می کنند، مدل دوم سانسور سوژه نسبت به موضوع است یعنی اینکه سوژه را نسبت به یک موضوع خاص و در بعضی اوقات سانسور می کنند که آقای لنکرانی در هفته های گذشته بامدل دوم از سانسور روبرو شد، یعنی لنکرانی به عنوان سوژه مورد نظر نسبت به موضوع انتخابات ریاست جمهوری سانسور شد و اخباری که به صورت وسیع با این ترفند در رسانه ها منعکس شد بدین شرح بود که خبرهای مختلفی با موضوع "کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری" در رسانه های داخلی و خارجی  مطرح شد و از تمام افراد و جناح هایی که احتمالش داده می شد در انتخابات حضور داشته باشند و حتی از افرادی که احتمال حضورشان نزدیک به صفر بود نام برده شد، اما نامی از لنکرانی در میان نبود و این نوع خبرها در حالی منعکس می شود که لنکرانی در میان بزرگان نظام و امت حزب الله از مدتها قبل به عنوان یکی از گزینه های ریاست جمهوری، به طور جدی مطرح بود.

این نوع ترفندها و شیطنت های رسانه ایی با چه هدفی دنبال دارد؟

این ترفندها و شیطنت های رسانه ایی  که بیان شد معمولا به صورت سازمان یافته صورت می گیرد و نتیجه اش این است که سوژه به دلیل سانسور و منتفی شدن حضورش به طور قطعی ، جزء گزینه های احتمالی در تحلیل ها قرار نمی گیرد، یعنی این که آقای باقری لنکرانی به عنوان سوژه جزء گزینه های احتمالی ریاست جمهوری قرار نمی گیرد واین تحلیل های کاذبی که به وسیله این ترفندها القا می شود در چند ماه آینده فضایی را حاکم می کند که در تحلیل های واقعی هم که پیرامون کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری صورت می گیرد، نامی از لنکرانی در میان نباشد و او به طور کامل به فراموشی سپرده می شود.

افرادی مانند باقری لنکرانی به خاطر شخصیت اخلاقی و روحیه تکلیف مدارانه و میزان محبوبیتی که در بین مردم و نیروهای ارزشی دارند تا زمانی که مسائل مهمی مانند شرکت در انتخابات برایشان تکلیف نشود و حجت شرعی پیدا نکنند که چنین اموری بر آنها واجب است پا در چنین عرصه هایی نمی گذارند، کما اینکه در انتخابات مجلس نهم با وجود دعوت هایی که از لنکرانی به عنوان کاندیدا صورت گرفت ولی او حاضر به این امر نشد.

حال جریان های مقابل با اطلاع از منش و روحیات لنکرانی، دست به چنین شیطنت هایی می زنند تا وی به عنوان یک گزینه اصلی مطرح نشود و موج مطالبه گری و دعوت از این شخص در جامعه براه نیفتد و در مقابل کاندیداهای خود را خواست و مطالبه مردم معرفی کنند.

مروری بر فعالیت‌های قرآنی و انقلابی حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای

همزمان با ایام ماه نزول قرآن کریم، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در مجموعه‌ی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ کرامت» به مرور کوتاهی بر فعالیت‌های انقلابی و قرآنی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد مقدس می‌پردازد.

خبرگزاری فارس: مروری بر فعالیت‌های قرآنی و انقلابی حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای

به گزارش دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیت الله خامنه‌ای همزمان با ایام رمضان المبارک ماه نزول قرآن کریم،در مجموعه‌ی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ کرامت» به مرور کوتاهی بر فعالیت‌های انقلابی و قرآنی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد مقدس می‌پردازد.

اولین برنامه از این مجموعه «چشمانِ پدر» نام دارد و دوره‌ی زمانی حضور آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد به عنوان امام جماعت را مرور می‌کند.

سخنان شنیده نشده‌ای از آیت‌الله خامنه‌ای در دوران پیش از انقلاب و خاطرات ایشان از مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد، خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی، خاطرات استاد سیدمرتضی سادات فاطمی و همچنین بیاناتی از بنیان‌گذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمه‌الله، بخش‌های مستند صوتی «چشمان ِ پدر» را تشکیل می‌دهند.

همچنین متن این مستند 11 دقیقه‌ای در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

 

*قم، سال 1343

حضرت امام خمینی رحمه‌الله: من از آن آدم‌ها نیستم که اگر یک‌ حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود. من راه می‌افتم دنبالش. اگر من خدای نخواسته، یکوقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می‌کند که یک حرفی بزنم، می‌زنم و دنبالش راه می‌افتم و از هیچ چیز نمی‌ترسم بحمدالله تعالی. والله، تا حالا نترسیده‌ام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که می‌بردندم، آن‌ها می‌ترسیدند؛ من آن‌ها را تسلیت می‌دادم که نترسید... ما علما داریم در بلاد؛ ما فضلا داریم در حوزه‌ها؛ ما مدرسین بزرگ داریم در حوزه‌ها؛ ما طلاب و فضلای علوم دینیه داریم...

*مشهد مقدس، سال 1343

چشمان آقاسیدجواد که از علمای نامی مشهد بود، نابینا شد.

به همین دلیل پسرش، حوزه قم و درس مراجع به نامی مثل امام خمینی را‌‌ رها کرد و دوباره به مشهد برگشت و مراقبت از پدر را به عهده گرفت؛ برایش کتاب می‌خواند و پا به پایش تا حرم می‌رفت.

سیدعلی، که حال و هوای مبارزه‌ در قم را به مشهد آورده بود و در حوزه مشهد درس می‌خواند و درس می‌داد، حالا در 26 سالگی امام جماعت مسجد امام حسن علیه‌السلام شده بود.

*آیت‌الله خامنه‌ای در مصاحبه با شبکهٔ دوم تلویزیون 11/11/63

من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد امام حسن نماز مى‌خواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزلمان بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتاده‌اى خیلى هم دور افتاده نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آن‌جا نماز را شروع کردم و مسجدى که براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچک‌تر و مستمعینش هم دو صف 5، 6 نفره، دو سه صف 5، 6 نفره از پیرمرد‌ها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمى‌دانم حالا زنده است یا فوت شده. زنده است؟ حاجى از رفقاى‌‌ همان مسجد است مى‌داند، بله یک ملا بود، یک قهوه‌چى بود آن نزدیک، یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را او ساخته بود، همسایه‌ى مسجد بود، یک عده‌اى بودند در حدود مثلاً شاید 20 نفر 18 نفر بعد من که رفتم آن‌جا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد بگیرید من حق خودم را عمل مى‌کنم شما‌ها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى خوششان آمد و گفتند آره. در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا کم شد و‌‌ همان حاجى همسایه‌ى مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و مسجد شد بزرگ‌تر و در مدت شاید دو سه ماه آوازه‌ى این مسجد در مشهد به خصوص در میان جوان‌ها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزین‌ترین و بهترین و بزرگ‌ترین مسجد محله در مشهد محسوب مى‌شد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبه‌ى دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش نماز بودم ببرند آن‌جا...

*بخشی از درس آیت‌الله خامنه‌ای،این سخنان مربوط به سال‌های پیش از انقلاب اسلامی است:

...خلاصه می‌شود تاثیر روانی توحید در چند جمله: انسان موحد از جملهٔ تاثیراتی که روح او از ناحیه و قِبَل توحید می‌برد یکی این است: دارای وسعتِ افق دید می‌شود. آدم موحد نمی‌گوید من در این میدان شکست خوردم یا جبهه ما در این زمینه نشست و کار به زیان ما تمام شد. او نزدیک‌بین اینقدر نیست. او می‌داند که فکر توحیدی به درازای عمر بشر دارای قلمرو هست. به بیانی دیگر و از دیدگاهی دیگر، آدم موحد افق دیدش در مسائل مادی و نیازهای پست و حقیر خلاصه نمی‌شود، متوقف نمی‌گردد. از جمله تاثیرات توحید بر روان یک موحد این است که ریشهٔ ترس را در او می‌خشکاند و این خیلی مهم است. در قرآن در چندین مورد که در این تلاوتهای امروز یکی دو موردش به سمع آقایان خواهد رسید و مورد تدبر قرار خواهد گرفت، به مؤمنین خطاب می‌شود که فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ (سوره آل عمران؛ آیه 175) ریشهٔ ترس را در دل خود از دیگران بخشکانید؛ از من بترسید. و کسی که از خدا ترسید، از هیچ کس دیگر نمی‌ترسد.

*خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قرائتی: و اما ماجرای مسجد امام حسن علیه‌السلام

من تقریبا 22-23 ساله بود. دنبال این بودم که چه آخوندی شوم. بالاخره گفتم بشوم آخوند اطفال؛ مثل پزشک اطفال. آمدم در کوچه و بچه‌های کاشان را دعوت کردم و گفتم جمع شوید برای شما قصه بگویم. کم کم این جلسه شلوغ شد و هم باعث شد ما راه بیفتیم. آن ایام ما رفتیم مشهد زیارت امام رضا علیه‌السلام. به امام رضا علیه‌السلام گفتیم آقا ما شدیم آخوند اطفال منتها آمدیم زیارت در مشهد کسی را نمی‌شناسیم، چون جمعه جلسه دارم کاشان باید سریع بروم کاشان، ولی دوست دارم در مشهد هم زیارت کنم هم جلسه برای نسل نو داشته باشم، اگر لطف کنی یک جلسه‌ای برای ما درست کنی در مشهد خوب است، اگر نه که فقط ما یک زیارت کنیم برویم‌‌ همان کاشان.

از در حرم خارج نشده بودم یک روحانی به نام دکتر سید جمال موسوی اصفهانی مرا شناخت و گفت اینجا سمینار دبیر تعلیمات دینی است تو هم با من بیا. گفتم من دبیر نیستم و رفتیم. آمدیم فلکه آب مشهد و منتظر تاکسی بودیم، یک ماشین ترمز کرد. راننده سید را شناخت. آخوندی پشت فرمان ماشین بود که فهمیدیم آن آخوند شهید باهنر است. شهید باهنر آن آقای موسوی را ‌می‌شناخت. در ماشین گفتم من قرائتی هستم، آقای باهنر گفت بله می‌گویند یک کسی به نام قرائتی پیدا شده در کاشان که بچه‌ها را جمع می‌کند پای تخته سیاه و کلاس دارد. گفتم منم. رفتیم در جلسه دیدیم دکتر بهشتی، آقای مطهری، آیت‌الله خامنه‌ای، آقای رفسنجانی به همراه جمعیت چندصدنفره‌ای از دبیران دینی که از استان‌های مختلف آمده‌اند، در جلسه حضور دارند. من جلسه را که دیدم به دکتر بهشتی گفتم 5 دقیقه می‌توانی به ما وقت بدهی؟ 5 دقیقه به ما وقت دادند. پریدیم بالای سن و یک برنامه‌ای پیاده کردیم که آنجا خوششان آمد.

آیت‌الله خامنه‌ای آمد پهلوی من و گفت «بیا بریم منزل ما. ما مسجدی داریم به نام مسجد امام حسن علیه‌السلام؛ از طرف دولت شاه به من گفتند حق سخنرانی نداری. نماز را من می‌خوانم بعد از نماز برو پای تخته سیاه و در مسجد کلاسداری کن». از‌‌ همان در سالن آیت‌الله خامنه‌ای ما را برد خانه‌شان. شب با ایشان رفتیم مسجد دیدیم به! مسجد امام حسن! چه جوان‌هایی! جوان‌های باسواد انقلابی! چند شبی آنجا صحبت کردیم و خانه‌ی آقا هم می‌خوردیم و می‌خوابیدیم. ما صبح جلسه‌ بچه‌ها خواستیم از امام رضا علیه‌السلام این آقای دکتر سیدجمال موسوی من را از حرم برد فلکه آب، شهید باهنر ما را از فلکه آب برد سمینار، آیت‌الله خامنه‌ای ما را از سمینار برد خانه‌اش و شب رفتیم مسجدِ جمعیتی از جوانان.

*استاد سیدمرتضی سادات فاطمی:

یک جلسه قرآن جلسه خوبی هم در منزل پدربزرگ من بود، یادم است که در آنجا ما یک دستگاه گرامافون داشتیم و یک صفحه گرام هم از عبدالباسط بود. قبل از اینکه شرکت کننده‌ها بیایند و جلسه شروع شود، این گرامافون را بلند می‌کردم و می‌بردم پشت پنجره. خودم هم می‌نشستم و گوش می‌‌دادم؛ سراپا گوش بودم و خیلی با عبدالباسط مانوس بودم. خود این کار باعث شد که من از ابتدای کار قرائت با لحن عبدالباسط آشنا شوم و کار کنم و وقتی توی جلسات می‌خواندم همه تعجب می‌کردند.

این جلساتمان ادامه داشت تا اینکه روزی آقا سیدجعفر طباطبایی به آقای خامنه‌ای گفته بود ما یک فامیلی داریم نوجوانی است قرآن را قشنگ را می‌خواند آقا هم فرموده بودند خوب بیاورید او را من ببینم. خیلی اظهار علاقه کرده بودند.

قبل از سخنرانی‌های مهم هم که بیشتر آن‌ها سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای بود، خود ایشان ابراز علاقه می‌کردند که من در ابتدای آن قرآن بخوانم؛ مخصوصا جلسات تفسیرشان.

فایل صوتی این گفتار اینجا قابل دریافت است.

وقتی که سلطنت‌طلبان منافقین را رسوا می‌کنند

مه‌لقا فخرآور، خواهر امیرعباس فخرآور و از عناصر سلطنت‌طلب نشست منافقین در پاریس را ساختگی عنوان کرد و از حضور اتباع لهستانی، افغانی و عرب برای سیاهی لشکر در این اجلاس خبر داد.

alt پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان با اعلام این خبر، نوشت: مه‌لقافخرآور، خواهر امیرعباس‌فخرآور و از عناصر سلطنت‌طلب، نشست اعضای گروهک تروریستی منافقین در پاریس را جعلی و ساختگی خواند و عنوان کرد: آنها نتوانستند کسی را به تجمع بکشانند «در عوض چندصد نفر لهستانی، افغانی و عرب و رنگین‌پوست را از کشورهای مختلف به محل کشانیدند تا سیاهی‌لشکر تهیه کنند.»

مه‌لقا فخرآور، همچنین در صفحه ‌فیس‌بوک خود نیز درباره جعلی بودن نشست گروهک منافقین در ویلپنت پاریس به افشاگری پرداخت. وی افراد حاضر در تجمع را غیرایرانی، افغانی، عرب و لهستانی عنوان کرد که آنها را به بهانه سفر مجانی به پاریس کشانده‌اند.

پیش از این علیرضا نوری‌زاده ضدانقلاب و دیگر عنصر ضد ایرانی نیز ساختگی بودن نشست کذایی را رسوا کرده بود و مردم حاضر در آنجا را غیرایرانی و اجیرشده خوانده بود.

خبرهای دریافتی نشان می‌دهد که آمریکا در تلاش است برخی کشورهای اروپایی از جمله رومانی و بلغارستان را برای پذیرش عناصر گروهک منافقین مجاب کند.

مریم‌ رجوی سرکرده گروهک منافقین نیز از سفارت رژیم صهیونیستی در پاریس خواسته است تا تعدادی از عناصر این گروهک را در سرزمین‌های اشغالی بپذیرد.

گروهک تروریستی منافقین 26 سال قبل به دعوت دیکتاتور معدوم عراق به این کشور عزیمت کرد تا نقش بازوی اطلاعاتی و نظامی حزب بعث علیه ملت عراق را ایفا کند.

 





  




تاریخ: یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

روايت حاج عباس برقي از شب‌هاي قبل از اسارت متوسليان


... در همين حالت ناراحتي و گريه، ايشان جمله عجيبي را به زبان آورد كه ما بار اول آن را به شوخي گرفتيم؛ ولي بعد ديديم آنچه حاجي در آن شب گفت، عين حقيقت بود.
هامون به نقل از خبرگزاري دانشجو:
نشريه «شاهد ياران» شماره 81 مصاحبه هايي را با ياران حاج احمد متوسليان انجام داده است، كه متن ذيل مصاحبه حاج عباس برقي است كه روايتي دارد از حاج احمد قبل از اسارت در لبنان.
ما گرم كار شناسايي بوديم كه پيامي از حاج احمد به دستمان رسيد. حاجي در اين پيام خيلي كوتاه و صريح نوشته بود: تصميم گرفته شده كه ما براي جنگ با اسراييل عازم لبنان بشويم. سريع وسايل و تجهيزات تيپ را جمع كنيد و بياييد تهران، پادگان امام حسين(ع).
بلافاصله ظرف دو سه روز، كليه تجهيزات و وسايل تيپ را جمع كرديم و عازم پادگان امام حسين(ع) شديم. هنگامي كه به تهران رسيديم، در پادگان امام حسين(ع) باخبر شديم كه حاج احمد به اتفاق حاج همت و يك تعداد ديگر از برادران تيپ براي اقدامات اوليه به لبنان رفته‌اند و به زودي براي اعزام ما به آنجا باز خواهند گشت.
آن روز كه برادر احمد از سوريه به تهران بازگشت، قرار شد بعد از اداي نماز مغرب و عشاء، به اتفاق ايشان و برادران جعفر جهروتي زاده،‌محسن حياتي‌پور و يك برادر روحاني از پادگان امام حسين(ع) به خانه حاجي در محله امامزاده سيد اسماعيل تهران برويم. بنا بود شب خدمت حاجي باشيم و صبح به همراه ايشان برويم فرودگاه براي اعزام به سوريه. حوالي نيمه شب بود كه دو نفر از بچه‌هاي سپاهي پادگان امام حسين(ع) به در خانه حاجي مراجعه كردند.
ما در طبقه بالا داخل اتاق حاجي نشسته بوديم. حاجي رفت دم در و مدتي بعد با يك حالت آشفته‌اي برگشت بالا. پرسيديم: قضيه چيست؟ حاجي گفت: از قراري كه اينها مي‌گفتند، گويا برادرهايي كه در نوبت اول به لبنان رفته‌اند، دچار مشكل شده‌اند و اسراييلي‌ها هم نيروهاي اعزامي ايران را تهديد كرده‌اند. حاجي خيلي ناراحت بود. توي آن اتاق كوچكش قدم مي‌زد. اولين باري بود كه من در يك حالت عادي، گريه اين مرد را مي‌ديدم. بي‌تاب بود، اشك مي‌ريخت، گريه مي‌كرد و مي‌گفت: چرا تيپ به اين حالت درآمده؟ يك نيمه از آن در سوريه و لبنان و يك نيمه در جنوب و يك تعداد هم در تهران پراكنده‌اند. تيپ قدرتمندي كه در حمله بيت‌المقدس داشتيم، حالا از هم پاشيده شده و مشكل سازمان‌دهي و وحدت فرماندهي داريم. جمع كردن اين وضع خيلي مشكل است.
در همين حالت ناراحتي و گريه، ايشان جمله عجيبي را به زبان آورد كه ما بار اول آن را به شوخي گرفتيم؛ ولي بعد كه به منطقه لبنان رسيديم، ديديم آنچه حاجي در آن شب گفت، عين حقيقت بود. حقيقتي بس ثقيل كه ما در آن نتوانستيم آن را هضم كنيم. حاجي با چشم‌هايي خيس از اشك گفت: من كه به لبنان بروم، ديگر برنمي‌گردم. اينها بايد به فكر خودشان باشند. من مي‌دانم كه بروم لبنان، ديگر برنمي‌گردم.
ما باز هم حرفش را جدي نگرفتيم. با خودمان گفتيم: مگر ممكن است كسي كه مي‌داند اگر به لبنان برود، ديگر برگشتي نيست. باز هم عازم چنين سفري بشود؟ براي همين هم من با لحن دوستانه به حاج احمد گفتم: شوخي نكن حاجي، اين حرف‌ها ديگر چيست كه مي‌زني؟ ان شاء الله سالم مي‌روي و برمي‌گردي و هيچ مشكلي هم پيش نمي آيد. به خواست خدا، موفق و پيروز برمي‌گردي.
ايشان باز هم با همان حالت محزون، در حالي كه لاينقطع اشك مي‌ريخت، گفت: نه! من ديگر برنمي‌گردم.
خيلي تعجب كرديم. با اصرار از او خواستيم علت اين يقين خودش را ـ كه البته ما صرف حمل بر توهم مي‌كرديم ـ به ما هم بگويد. حاجي سرانجام تسليم شد و گفت: عمليات فتح‌المبين را به ياد داريد؟ گفتيم: خب. بله، خدمتتان بوديم. گفت: يادتان هست كه پيش از عمليات قرار بود 90 دستگاه نفربر «آيفا»، 100 دستگاه تويوتا و امكانات وسيعي را براي عمليات به ما بدهند؛ ولي در عمل، امكاناتي خيلي جزئي در اختيارمان قرار گرفت؟ گفتيم: بله، خوب يادمان هست.
حاجي گفت: من آن زمان خيلي ناراحت بودم كه خدايا، آخر با اين امكانات جزئي چه جوري مي‌توانيم عمليات كنيم. مثلا ما را از كردستان آوردند به عنوان عده‌اي كه قادريم يك تيپ جديدي تشكيل بدهيم و عمليات موفقي در جنوب داشته باشيم. حالا با اين وضع مي‌ترسم اين عمليات موفق نباشد و مايه آبروريزي بشود. خلاصه توي همين عوالم، با خودم كلنجار مي‌رفتم كه شب شد. آمدم بيرون وضو بگيرم كه از پشت سرم توي تاريكي شب، يك برادر سپاهي دست بر شانه‌ام گذاشت و آن را فشار داد. با تعجب سر چرخاندم كه اين كيست؟ ديدم مي‌گويد: برادر احمد شما خدا و ائمه(ع) را فراموش كرده‌ايد؛ به فكر آمبولانس و امكانات مادي اين دنيا هستيد. توكل بر خدا كن و اين امكانات را ناديده بگير.
به حق قسم، شما پيروز خواهيد شد. ان شاء الله بعد از اين عمليات هم،‌عمليات ديگري در پيش داريد به نام «بيت المقدس». شما بعد از عمليات بيت‌المقدس، براي جنگ با اسراييل، عازم لبنان خواهيد شد. پايان كار شما در آنجاست و از آن سفر برنخواهيد گشت! وقتي كه حاج احمد داشت اين مطالب را براي ما تعريف مي‌كرد، به شدت منقلب بود. ما هم كه بيشتر حواسمان متوجه انقلاب روحي اين مرد بود تا حرف‌هاي حيرت‌آوري كه به زبان مي‌آورد، به اصطلاح مطلب را جدي نگرفتيم و خواستيم به او دلداري بدهيم. براي همين هم گفتيم: اصلا هم اين طور نيست. چه كسي از فرداي خودش خبر دارد؟ ان شاء الله همه چيز به خوبي و خوشي انجام مي‌شود و سالم مي‌روي، سالم و موفق هم برمي‌گردي؛ اما باز هم حاجي حرفش يكي بود؛ اين رفتن برگشتني در پي ندارد!
ساعت‌ها از رفتن حاج احمد مي‌گذشت و ما هيچ خبري از او نداشتيم. ترسيده بوديم. فكري ناراحت كننده آزارم مي‌داد. هرچه فكر مي‌كردم، نمي‌دانستم علت اين همه نگراني و آزار چيست. مدتي را در حالت گيجي گذراندم. يك دفعه موضوع تازه‌اي تمام ذهنم را اشغال كرد. از همان جا به ياد صحبت‌هاي حاج احمد افتادم. صحبت‌هاي آن شب، مثل پتكي محكم بر سرم مي‌كوبيد. موضوع چنان بر ذهنم فشار مي‌آورد كه باعث شد با ترس و لرز خودم را به حاج همت برسانم. حاجي از بس به جاده خيره شده بود نگاهش پر از خستگي بود. با نگراني گفتم: برادر همت، چيزي مي‌خواهم بگويم. نمي‌دانم چطور بگويم! حاج همت، بدون اينكه نگاهم كند، گفت: چيه برقي، چي مي‌خواهي بگي؟ گفتم: باور كن حاجي، نمي‌دانم چطور بگويم! حاج همت كه از طرز صحبت كردن من نگران شده بود، با كنجكاوي پرسيد: چي مي‌خواهي بگي؟ خبري از حاج احمد شنيدي؟
از گفتن آنچه كه مي‌دانستم، اكراه داشتم. با توجه به صحبت‌هاي چند شب پيش، اين فكر برايم تداعي شد كه حاج احمد، يا اسير شده است يا شهيد. گفتم: راستش را بخواهي ،‌حاج احمد ديگر برنمي‌گردد.
حاج همت با شنيدن اين جمله، مثل اينكه از خواب عميقي بيدار شده باشد، نگاه به من كرد و پرسيد: چرا اين حرف را مي‌زني؟ ناچار تمام آنچه را كه حاج احمد در آن شب برايمان تعريف كرده بود، گفتم: رنگ حاج همت پريد و حالش دگرگون شد. غم سنگيني بر چهره‌اش نشست. ساكت نگاهش مي‌كردم كه يكدفعه با غيظ نگاهي به من كرد و گفت: برقي، الهي لال بشي،‌اين حرف چيه كه مي‌زني! اين را گفت، با عصبانيت از من رو گرداند و به سمتي رفت. قبل از اين كه دور شود، گفتم: اين كه گفتم، همان چيزي بود كه خود حاج احمد گفته، حالا من هم تصور مي‌كنم كه ديگر برنگردد.
حاج همت كه دور شد، لرزيدن شانه‌هايش را ديدم.
بدين ترتيب حاج احمد متوسليان بنيانگذار و فرمانده سلحشور تيپ 27 محمد رسول الله(ص) به همراه سه تن از يارانش در ساعت 12 ظهر روز چهاردهم تير ماه 1361 به اسارت فالانژيست‌ها درآمد.
 

تجمع اعتراضی در حمایت از مسلمانان میانمار

مقابل دفتر سازمان ملل برگزار می شود؛

 

ستاد مردمی حمایت از مستضعفین میانمار به منظور اعتراض به سرکوب مسلمانان میانمار فردا در مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در تهران تجمع می کنند.
هامون به نقل از خبرگزاری دانشجو:
ستاد مردمی حمایت از مستضعفین میانمار به منظور اعتراض به سرکوب مسلمانان میانمار فردا در مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در تهران تجمع می کنند.
این تجمع سه شنبه سوم مرداد از ساعت 17 مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران به نشانی خیابان شریعتی، بالاتراز حسینیه ارشاد، خیابان قبا، جنوب بلوار شهرزاد برگزار می شود.
همچنین ستاد مردمی حمایت از مستضعفین میانمار از عموم ملت ایران و دانشجویان دعوت کرد تا در این تجمع حضور پیدا کنند.
 

ابراهیمی: جریان اصلاحات لیدر ندارد

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز آمیختگی اصلاح طلبان با فتنه گران و اپوزوسیون را از دلایل سردگمی در این جریان دانست و گفت: اصلاح طلبان با بازسازی در ساختار و اندیشه می توانند خود را پاک و یکدست کرده و با پایندی به ساختارهای قانونی دوباره به نظام بازگردند.

هامون به نقل از مهر:
حجت الاسلام حسین ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به آنچه اظهارات ضد و نقیض اصلاح طلبان برای ورود به انتخابات آتی خواند، گفت: با توجه به گذشته اصلاح طلبان بخصوص در فتنه 88 نوعی تفرق و تشتت در این جریان حاکم است.

وی افزود: از طرفی ادعا می کنند که ما از فتنه گران جداهستیم و از طرف دیگر بدون نادیده گرفتن آنان کسی دیگر در این جریان باقی نمی ماند، از طرف دیگر می گویند شرایط مهیا نیست و از طرف دیگر اسامی متعددی برای کاندیداتوری در این جریان مطرح می شود.

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، علت اصلی تفرق و سردرگمی در جریان اصلاحات را در لیدری آن دانست و گفت: اکثر سرمداران اصلاح طلبان تبدیل به اپوزوسیون و بلند گوی دشمن شده اند؛ بنابراین دیگر کسی در این جریان نمانده که بخواهد برای آنان برنامه ریزی کند.

وی افزود: وجود چندصدایی در این جریان و اینکه هنوز یک برنامه راهبردی برای انتخابات تدوین نکرده اند، بدلیل نداشتن لیدر است و گرنه آنان همه تلاششان این است که در رقابتهای انتخاباتی حضور یابند؛ اما آنقدر آلودگی در این جریان زیاد است که نمی توانند خود را پاک کنند.

ابراهیمی با بیان اینکه اصلاح طلبان رقیب قدری برای اصولگرایان نیستند، تصریح کرد: آنان جلساتی برای انتخابات داشته اند اما در این جلسات به نتیجه ای نمی رسند؛ چراکه این جریان یک جریان مخلوط است.

وی آمیختگی اصلاح طلبان با فتنه گران و اپوزیسیون را از دیگر دلایل سردگمی در این جریان دانست و گفت: اصلاح طلبان با بازسازی در ساختار و اندیشه می توانند خود را پاک و یکدست کرده و با پایندی به ساختارهای قانونی دوباره به نظام بازگردند.
 

«گناه» حافظه را ضعیف می‌کند

شرح دعای روز سوم ماه رمضان از زبان آیت‌الله مجتهدی

 

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی، انجام گناه را دلیل ضعیف‌بودن حافظه می‌داند و تأکید دارد: روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند. وی در شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان می‌گوید: در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه می‌کنیم.

هامون به نقل از محدوده:

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است. متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.

 

نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزه‌دار از این شروح، یک بار دیگر بازنشر می‌شود.

 

دعای روز سوم ماه مبارک رمضان

 

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ‏وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین»

خدایا در این روز مرا هوش و بیدارى نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیرى که در این روز نازل مى‏فرمایى مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت اى جود و بخشش دارترین عالم.

 

شرح فرازهای دعا

 

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبِیهَ وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ» می‌گوید: خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت می‌برد، نوع انسان‌ها در غفلت هستند؛ بنابراین در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم.

 

وی درباره علت ضعیفی حافظه عنوان می‌کند: یکی از نعمت‌های بزرگ خدا ذهن است. در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه می‌کنیم، اگر می‌بینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم، علت آن گناه است؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه می‌رود.

 

گناه حافظه را ضعیف می‌کند

 

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: شخصی به دانشمندی مراجعه می‌کند و می‌گوید ؛ من حافظه ندارم. آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت: علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گناه‌کار نمی‌دهد لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا نمی‌شود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است.

 

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه به بیان خاطره‌ای می‌پردازد و می‌گوید: مرحوم آیت‌الله بروجردی، گاهی در درس شعرهای سیوطی را می‌خواندند؛ با اینکه حدود 70 تا 80 سال از زمانی که سیوطی می‌خواندند و مجتهد شده بودند، فاصله بود، ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیار قوی برخوردار بودند.

 

دعای تقویت حافظه

 

این عالم ربانی همچنین دعایی برای تقویت حافظه معرفی می‌کند و می‌گوید: از خدا؛ حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم؛ این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید: «سبحان من لایعتدی علی اهل مملکته ...» که باعث تقویت حافظه می‌شود؛ قرآن حفظ کنید؛ حافظه زیاد می‌شود؛ خواندن آیة‌الکرسی حافظه را زیاد می‌کند.

 

این استاد بزرگ اخلاق یک بار دیگر به دعای روز سوم ماه رمضان اشاره می‌کند و می‌گوید: در ادامه دعای روز سوم از خدا طلب بیداری از خواب غفلت می‌کنیم. «وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَالتَّمْوِیهِ» خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان؛ غیبت نکنم، دروغ نگویم و ... سفاهت به معنای؛ کار بی‌خردانه و بچه‌گانه است.

 

وی با قرائت ادامه دعا می‌افزاید: «وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ» خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کرده‌ای نصیبی از آن کار خیر به من برسان.

 

شیطان چگونه از ما دور می‌شود

 

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه به حدیثی از حضرت رسول(ص) اشاره می‌کند و می‌گوید: رسول خدا فرمود: «آیا شما را خبر ندهم به اموری که اگر به آن امور عمل کنید، شیطان از شما دور می‌شود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب.» اصحاب گفتند: «بله یا رسول‌الله» حضرت فرمودند: «روزه بگیرید؛ چراکه روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند.»

 

روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند و صدقه پشت او را می‌شکند

 

وی تأکید کرد: یکی از کارهای خیر روزه گرفتن است. از خدا بخواهیم که در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزه‌داری داشته باشیم. یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛ صدقه دادن هم پشت شیطان را می‌شکند. «و کَسْرَ ظَهره» و در ادامه آمده است،‌ مواظبت بر عمل صالح، نماز شب و دوستی با خدا و استغفار، ریشه شیطان را قطع می‌کند. و در آخر حدیث گفته شده است: «و ل‍ِکلِ شی زکات وزکاتُ الابدان الصیام» که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن‌های شما روزه است.

 

وی همچنین درباره بخش آخر دعای روز سوم ماه رمضان اظهار می‌کند: «وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین» خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل می‌کنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.

 

باجگیری رسانه ای مدیرانحرافی از یک بانک خصوصی

رسوایی دیگر برای یک گروه خاص؛

 

اخبارهای دریافتی از باج گیری های رسانه ای توسط مدیر یکی از رسانه های جریان انحراف حکایت دارد.

هامون به نقل از محدوده:

گفته می شود اخیرا این فرد مجموعه مطالبی را علیه برخی از سازمان ها و بنگاههای اقتصادی در رسانه تحت مدیریت خود منتشر کرده تا با متهم کردن آنان به همکاری با برخی از جریان های سیاسی زمینه های باج گیری از این مجموعه ها را فراهم سازد.
در همین زمینه شنیده می شود پس از آنکه رسانه تحت مدیریت وی مطالبی را علیه یک بانک خصوصی منتشر می سازد،جلسه ای میان مدیرعامل این بانک با آقای مدیر برگزار می شود.
گفته می شود در این جلسه ضمن اهداء یکی شامل چندین سکه طلا،کارت های هدیه ای به مدیرانحرافی اهداء می شود که رقم آن چیزی بالغ بر چند صد میلیون تومان بوده است.

 

برنامه کنگره آمریکا برای کاهش بودجه جنگ نرم علیه ایران به بهانه بحران اقتصادی

 

 
بحران شدیداقتصادی در ایالات متحده آمریکا مجلس سنا این کشور را برآن داشته است که بودجه اختصاص یافته به شبکه های ماهواره ای، فضای سایبری و پروژه های جنگ نرم علیه ایران را که بالغ بر بیش از 40میلیارد دلار است را کاهش دهد.
هامون به نقل از محدوده:
مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا به دنبال آن است با طرح پیش نویسی برای کنگره این کشور با توجه به بحران شدید اقتصادی این کشورکه رو به رشد است ، طرحی را مبنی بر کاهش بودجه اختصاص یافته به فضای سایبری و شبکه های ماهواره ای که برای تهاجم فرهنگی و عملیات روانی علیه ایران در حال فعالیت هستند را در کنگره این کشور به تصویب برساند.
گفتنی است نمایندگان مجلس سنا ایالات متحده آمریکا با آگاهی به عدم تأثیر گذاری مناسب این شبکه ها و سازمان ها برافکار عمومی ایران به این نتیجه رسیده اند که بودجه اختصاص یافته به این گونه فعالیت ها را کاهش دهند.
شنیده ها حکایت ازآن دارد این مقدار کاهش بودجه از فعالیت های مذکور قراراست در امور بیمه بیکاری ، حمایت از بنگاه های زود بازده، ایجاد اشتغال استفاده شود.



تاریخ: دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

جامعه مدرسین كشتار فجیع مسلمانان میانمار را محكوم كرد

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پي كشتار بي‌رحمانه مسلمانان مظلوم ميانمار با صدور اطلاعیه ای خواستار واکنش سریع و قاطعانه مجامع بین المللی برای جلوگیری از این نسل کشی شد.

 

هامون به نقل از خبرگزاری دانشجو:
در اطلاعیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که به امضای آیت الله محمد یزدی، رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رسیده، آمده است: كشتار فجيع و بي‌رحمانه مسلمانان مظلوم ميانمار در روزهاي اخير توسط گروه‌هاي تندرو بودايي خشم همه مسلمانان و انسان‌دوستان جهان را برانگيخته است. بي‌ترديد هدف از اين كشتارها، نسل‌كشي و از ميان بردن نام اسلام از ميانمار است؛ چه آنكه امروزه آوازة اسلام كشورهاي مختلف جهان را فرا گرفته و امواج خروشان بيداري اسلامي، صحنه خاورميانه و شمال آفريقا را دگرگون ساخته است، از اين رو قدرت‌هاي استكباري مي‌كوشند با تحريك عناصر تندروي كشورها، به سركوب و نابودي مسلمانان بپردازند.

در ادامه اطلاعیه همچنین آمده است: به راستي در دنيايي كه فرياد حقوق بشر و آزادي بيان، گوش‌ها را كر كرده، اين گونه نسل‌كشي و مبارزه با آزادي ديني چه توجيهي دارد؟! گناه مسلماناني كه مي‌خواهند صرفا به اعمال ديني خود بپردازند و از كمترين حدَ آزادي برخوردار باشند، چيست؟! و نيز آيا وقت آن نيست كه مجامع بين‌المللي و در رأس آن شوراي امنيت سازمان ملل متحد با اين حوادث اسفناك مقابله كنند؟!

جامعه مدرسين حوزه علميه قم در پایان اطلاعیه، ضمن محكوم كردن كشتار فجيع مسلمانان مظلوم در كشور ميانمار و ابراز همدردي با خانواده‌هاي داغدار آنان، از مجامع بين‌الملل مي‌خواهد كه با تدابير لازم، از وقوع چنين حوادث هولناك و تأسف‌بار جلوگيري به عمل آورند.

 

 

مقام صهيونيست: مجبوريم بپذيريم كه ايران هسته اي شده است


يك مقام امنيتي سابق اسرائيل تصريح كرد: ما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه ايران ديگر هسته اي شده است.

 

 

هامون به نقل از کیهان:

رئيس پيشين امنيت ملي رژيم صهيونيستي گفته است: ما بايد ديگر اين واقعيت را بپذيريم و كنار بياييم كه ايران هسته اي شده است. ما در اين وضعيت بايد از ميان بد و بدتر يكي را انتخاب كنيم، يا بايد ايران هسته اي را بپذيريم كه برايمان بسيار سخت است يا اين كه به آن حمله كنيم كه عواقب آن براي ما بسيار نابودكننده تر است.
گيورا آيلند به هاآرتص گفت: «دستيابي ايران به فناوري هسته اي براي اسرائيل از چهار ناحيه خطرناك است؛ اول از همه امكان دارد ايران، به رغم آن كه احتمالش صفر است، روزي بخواهد با بمب هسته اي به اسرائيل حمله كند. دوم اينكه دستيابي ايران به تكنولوژي هسته اي باعث ايجاد رقابت تسليحات هسته اي در خاورميانه شود. خطر سوم اين است كه باعث مي شود تا وضعيت استراتژيك اسرائيل به شدت تغيير كند كه در آن صورت اگر روزي بخواهيم با سوريه يا حزب الله بجنگيم زير سايه ايران هسته اي قرار خواهيم داشت، براي همين اين مساله باعث مي شود تا قدرت دفاعي اسرائيل به شدت ضعيف شود. اما خطر چهارم اين است كه ايران هسته اي باعث مي شود تا طوفاني از اسلام گرايي سراسر جهان اسلام را فرا بگيرد كه مي تواند از اندونزي تا مغرب را پوشش دهد. چرا كه آن گاه خواهند گفت كه يك تصميم اسلامي گرفته شده و توانسته است كه در برابر غرب و اسرائيل به موفقيت برسد.»
وي با بيان اينكه «حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران از هر چيزي بدتر است» گفت: اول از همه ممكن است كه چنين عملياتي به شكست بينجامد و اين آبروريزي بزرگي براي اسرائيل به وجود آورد، مساله اين است كه حتي اگر ما به ايران حمله كنيم چون فقط ظاهر را مي توانيم بمباران كنيم نمي توانيم به تاسيسات هسته اي زيرزميني ايران آسيبي وارد آوريم، اگر بنا باشد فقط آسيب هاي مادي به ايراني ها تحميل كنيم هيچ چيز به دست نياورده ايم. و اگر ده ها فروند جنگنده مان سقوط كنند و ده ها خلبان ما اسير شوند بيش از هميشه يعني حتي بيش از الان در معرض تهديد قرار خواهيم گرفت كه در آن موقع به شدت در موقعيت ضعف قرار خواهيم داشت. در اين جا خطر دوم هم متوجهمان خواهد شد و آن اينكه وقتي كه مشخص شود كه ضعيفيم و قدرت لازم براي دفاع از خود را نداريم آن گاه به اشكال مختلف مورد تهديد و حمله قرار خواهيم گرفت كه نه تنها شكستي را بر ما تحميل كرده بلكه آبروريزي هاي بيشتري را نيز برايمان به دنبال خواهد داشت. خطر سوم اين است كه چه حمله ما موفقيت آميز باشد چه نباشد، ايراني ها پس از آن وضعيت بهتري براي دفاع از پروژه هاي هسته اي شان خواهند داشت و در آن موقع ديگر قطعا مرتكب هيچ اشتباهي نخواهند شد، به خصوص اينكه حمله اسرائيل براي آنها به مثابه بدترين وضعيت خواهد بود.
وي اضافه كرد: خطر چهارم اين است كه ايران در پاسخ به حمله اسرائيل به اهداف آمريكايي ها در خليج فارس حمله كند كه آن گاه قيمت نفت تا 200 دلار در هر بشكه صعود خواهد كرد كه اين مساله خشم جهان را بر خواهد انگيخت و آن گاه جامعه جهاني هم در كنار ايران به رويارويي با اسرائيل برخواهد خاست، شايد در آن موقع حتي متحمل تحريم هاي جامعه جهاني نيز بشويم چرا كه همه عليه ما شده اند.»
آيلند اظهار داشت كه اسرائيل بايد به مواضع آمريكا در اين زمينه پايبند باشد و وقتي واشنگتن به آن مي گويد نبايد حمله كند نبايد حتي به آن فكر كند.

 

سلطنت طلبان در بروكسل مي خواستند از اپوزيسيون «سازمان مجاهدين خلق» بسازند!


عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق، سرنوشت سازمان مجاهدين (منافقين) را براي شركت كنندگان در نشست اپوزيسيون در بروكسل پيش بيني كرد.

 

 

هامون به نقل از کیهان:

برگزاركنندگان سلطنت طلب اين نشست (عناصري چون شهريار آهي مشاور رضا پهلوي و رضا خادم هماهنگ كننده كودتاي نوژه) ضمن دعوت از تروريست هايي نظير رئيس كومله و برخي سلطنت طلب ها و ماركسيست هاي سابق وابسته به اصلاح طلبان، از برخي عناصر تندرو و نومحافظه كار آمريكايي نظير اتولانگي نيز دعوت كرده بودند كه وي علنا از گزينه نظامي دفاع كرد.
بهروز خليق عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق در گفت وگو با «اخبار روز» ضمن بيان اينكه «پاسخ من و سازمان به دعوت برگزاركنندگان منفي بود»، اظهار داشت: تشكيل چنين كنفرانس هائي سابقه دارد و رويداد تازه اي نيست. كنفرانس هاي قبلي به اهداف خود دست نيافتند. هدف اين پروژه هم كه تدارك كنندگان آن مي خواهند براي آن چند كنفرانس برگزار كنند، روشن نيست. از ابتدا دست اندركاران اين پروژه مشخص نكردند كه با برگزاري چندين كنفرانس، چه هدفي را پي مي گيرند. اما گرايش هائي در بين تدارك كنندگان و شركت كنندگان وجود دارد كه هدف معيني را تعقيب مي كنند. گرايشي مي خواهد از اين پروژه كنگره ملي بيرون بياورد كه توهمي بيش نيست. اكثريت نيروي اپوزيسيون با اين پروژه همراه نيست. در شرايط كنوني تشكيل كنگره ملي، پروژه غيرعملي و غيرمقدور است.
وي افزود: گرايش ديگري وجود دارد كه مي خواهد از اين گردهمائي ها، تشكل بسازد. طبعا گذاشتن عنوان «اتحاد براي دمكراسي» و مشاركت سازمان هاي سياسي در حركتي كه مي خواهد تشكل خودش را بسازد، قابل توجيه نيست. اما بعيد به نظر مي رسد كه از جمع ناهمگون، تشكل سياسي ساخته شود. اين كار يكبار در سال هاي پيش تجربه شد (همبستگي) و تلاش دست اندركاران آن به نتيجه نرسيد و شكست خورد.
خليق گفت: موضوع ديگر به حضور كساني نظير امانوئل اتولانگي در كنفرانس برمي گردد. متاسفانه تدارك كنندگان كنفرانس شفاف عمل نمي كنند. در دعوت نامه اي كه براي سازمان ما و من ارسال شده بود، از حضور چنين افرادي در كنفرانس سخني به ميان نيامده بود. منطقي آن بود كه حضور اين افراد از ابتدا و با معرفي به اطلاع دعوت شدگان مي رسيد تا آن ها با آگاهي بر حضور چنين عناصري به مشاركت و يا عدم مشاركت در كنفرانس تصميم بگيرند نه اينكه در جلسه با آن روبرو شوند و در مقابل كار انجام شده قرار گيرند.
وي گفت: امانوئل اتولانگي گرچه مقيم بروكسل است ولي دست در دست نئوكان هاي آمريكا دارد و جزو جنگ طلبان و «عقاب»ها به حساب مي آيد. او دكتراي خود را از دانشگاه عبري اورشليم اخذ كرده است. اتولانگي قبلا رياست موسسه ترنس آتلانتيك در بروكسل را عهده دار بود و از ماه مارس 2010 همكار ارشد «بنياد دفاع از دموكراسي» است. اين بنياد در واشنگتن است و يكي از موسسات وابسته به محافل تندرو آمريكا است. مايكل لدين (مشاور امنيتي سابق دولت آمريكا، دست اندركار ماجراي ايران-كنترا در زمان ريگان، تحليلگر ارشد موسسه انترپرايز آمريكا)، كليفورد دي. مي(رئيس بنياد و رياست دپارتمان سياسي «كميته خطر جاري» و عضو «شوراي روابط خارجي» آمريكا)، ريچارد پرل « از عناصر اصلي نئوكان ها)، جيمز وولسي (رئيس سابق سيا)، رابرت مك فارلين (مشاور امنيت ملي آمريكا در زمان ريگان و دست اندركار ماجراي ايران-كنترا) جزو گردانندگان اين بنياد هستند.
وي يادآور شد: دعوت از اتولانگي بدرستي سوالاتي را برانگيخته است. توضيحات تدارك كنندگان كنفرانس به جاي روشن كردن موضوع، بر ابهامات افزوده است. برخلاف توضيحات داده شده، طبعا مسئله اطلاع از مواضع «عقابان» آمريكا و اروپا در ميان نبوده است. فعالين سياسي ايران به خوبي از مواضع جنگ طلبانه آن ها آگاه هستند و تدارك كنندگان هم اينقدر افراد بي تجربه اي نيستند كه صرفا به خاطر اطلاع از مواضع «عقابان»، هزينه حضور او را تقبل كنند. خودداري تدارك كنندگان كنفرانس از بيان علت دعوت اتولانگي، اين برداشت را تقويت مي كند كه برنامه هاي ديگري در ميان بوده است. از جمله سيگنال دادن و جلب نظر جريان ها و محافل تندرو نظير نئوكان ها. خطر اين جا است كه اين رسم اين كنفرانس باب شود و «عقابان» آمريكايي بشوند جزء ثابتي از كنفرانس هاي ايراني! ما به تجربه منفي پيوند محافل افراطي آمريكا با سازمان مجاهدين خلق آگاهيم. شركت كنندگان نسبت به اين نوع اقدامات با حساسيت برخورد كنند اگر تدارك كنندگان كنفرانس در اين امر مصرند، از قبل و به طور روشن اعلام كنند تا سمت گيري اين پروژه براي شركت كنندگان روشن باشد.

 

 

بهنود: جنبش سبز شعار بي محتواست رسانه هاي اپوزيسيون سينه خيز مي روند

همكار سلطنت طلب بي بي سي انگليس مي گويد همه رسانه هاي اپوزيسيون نظير جرس دچار بلا شده اند و سينه خيز مي روند. بهنود مي گويد تصور براندازي جمهوري اسلامي توهم بود.

 

 

هامون به نقل از کیهان:

مسعود بهنود در گفت وگو با جرس (ارگان حلقه ماسوني لندن) اظهار داشت: در يك سال گذشته همه بلايي كه بر سر رسانه هاي مخالف در داخل و خارج آمده، بر سر جرس هم آمده است يعني كاربران بدون اين كه لازم باشد از جزئيات اطلاعاتي داشته باشند، اين احساس را مي كنند كه جرس كم مطلب تر و كم توان تر شده است و اين هم چيزي نمي تواند باشد جز اين كه توان خودش را از دست داده و با همت چند نفر دارد سعي مي كند سينه خيز باقي بماند.
وي با بيان اينكه «با كمال تاسف فكر مي كنم جرس عمر طولاني نمي كند»، درباره نسبت فروكش كردن جنبش سبز با كم رمق شدن رسانه هاي اپوزيسيون گفت: «بله مي توان ميان اين ارتباطي را تعريف كرد. من از همان آغاز جنبش يك نگراني عمده داشتم و متاسفانه اين نگراني دست داد. نگراني من اين بود كه يك اميدواري ارتفاع گرفته و اغراق شده اي وجود داشت. بسياري همه خواسته ها و اميدهايي كه در دو خرداد به آن نرسيده بودند و بسياري آرزوهاي ديگر را از اين جنبش مي خواستند. برخي حتي تصور مي كردند كه با اين جنبش مي توان نظام جمهوري اسلامي را براندازي كرد. كساني كه در اين جنبش ها اغراق مي كنند، اميد افراطي مي بندند و وظايف افراطي براي اين جنبش ها تعريف مي كنند، پس از اين كه در كوتاه مدت به نتيجه نمي رسد، دچار خمودگي، يأس و غمزدگي مي شوند و يك مرتبه به قسمت تاريك ماه مي رويم.»
وي اضافه كرد: واقعيت اين است كه الان جنبش سبز تبديل شده به يك شعار بي محتوا كه جامع و مانع نيست. الان كساني قيطان سبز مي بندند ولي در حال مذاكره با آمريكا براي حمله به ايران هستند و خودشان را سبز مي دانند. كسي هم حق ندارد به آنها بگويد نه شما سبز نيستيد. از اين طرف هم بعضي ها به دنبال آرام كردن هستند و آن قدر آرام كرده اند كه چيزي به نام اپوزيسيون باقي نماند و شده است پوزيسيون.
اين عنصر شياد در حالي كه ساليان سال در خدمت رژيم كودتايي سلطنت قرار داشت، ادعا كرده سرخوردگي هاي فعلي را درك مي كند چون خودش پس از كودتاي 28 مرداد 32 دچار همين تجربه شده است(!!)

 

اعتراض رسمي ايران به سازمان ملل قتل عام مسلمانان مظلوم ميانمار را متوقف كنيد


سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل ضمن محكوم كردن نسل كشي ميانمار، طي نامه اي به دبيركل اين سازمان، خواستار اقدامات فوري سازمان ملل براي توقف سركوب مسلمانان ميانمار شد.

 

 

هامون به نقل از کیهان:

محمد خزاعي سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران نزد سازمان ملل متحد در نيويورك طي نامه اي به بان كي مون دبيركل اين سازمان، با ابراز نگراني از وضعيت مسلمانان ميانمار، خواستار ورود قوي و صريح سازمان ملل در جهت حمايت از مسلمانان اين كشور شد.
سفير و نماينده دائم كشورمان در نامه خود، كه رونوشت آن براي نمايندگي سازمان همكاري اسلامي نزد سازمان ملل متحد، خانم پيلاي كميسيونر سازمان ملل در امور حقوق بشر و خانم آموس مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل نيز ارسال شده، توجه مقامات ارشد سازمان ملل متحد و سازمان همكاري اسلامي را به گزارشات منتشره از سركوب مسلمانان در استان روهينگيا ميانمار جلب و تاكيد كرده است: عمليات سركوب مسلمانان در ميانمار منجر به كشته شدن صدها شهروند غيرنظامي بي گناه، تخريب مساجد و منازل و اخراج مردم از سرزمين خود شده است.
در اين نامه ضمن ابراز نگراني از اظهارات برخي مقامات رسمي ميانمار كه مسلمانان را فاقد حقوق شهروندي مي دانند آمده است: ما بر اين باور هستيم كه پاكسازي قومي و مذهبي عليه مسلمانان تحت هر چارچوبي و براساس حقوق بين المللي شناخته شده ناعادلانه و غيرقابل توجيه است.
وي تاكيد كرد: بر اين اساس سازمان ملل متحد بايستي با اتخاذ اقدامات فوري در جهت حفظ و اجراي مفاد منشور ملل متحد و حمايت از حقوق اساسي مردم مسلمان ميانمار از طريق درخواست از حكومت اين كشور براي انجام اقدامات لازم به منظور توقف سركوب مسلمانان حركت كند.
خزاعي در ادامه اين نامه خطاب به دبيركل سازمان ملل، تصريح كرد: انتظار مي رود جنابعالي در خصوص اين موضوع مانند ساير موضوعات با قدرت و صراحت اقدامات ممكن را براي توقف اين اقدامات فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل آوريد.
اين نامه افزود: بدون ترديد سكوت و بي تفاوتي جامعه بين المللي در مورد شرايط ميانمار به نقض فاحش حقوق اساسي مسلمانان و همچنين حقوق بين الملل كمك بزرگي كرده و رويه خطرناكي را در روابط بين الملل ايجاد خواهد كرد.
خزاعي در پايان نامه خود ابراز اميدواري كرده كه حكومت ميانمار به صورت مثبت و سازنده به نگراني هاي جامعه بين المللي پاسخ داده تا مسلمانان روهينگيا بتوانند با احترام و امنيت به خانه و كاشانه خود بازگردند.
اطلاعيه بسيج جامعه پزشكي در حمايت از مسلمانان ميانمار
سازمان بسيج جامعه پزشكي به دنبال وقوع حادثه كشتار مردم بي گناه ميانمار اطلاعيه اي به شرح زير صادر كرد:
در آستانه ماه ميهماني خداوند رحمان اين بار فرزندان مهربان ترين رسول او (ص) در جنوب شرقي آسيا- ميانمار- و در سرزمين پدري خود مورد تجاوز قرار گرفته و به آتش كشيده مي شوند و آنان كه از اين هجمه جان به در مي برند غريبانه، آواره مرزهاي شمالي آن كشور شده اند، مسلمانان ميانمار به عنوان اقليتي قريب يك يا چند ميليون نفر جمعيت و با سابقه صدها سال اقامت در آن سرزمين كه تا چندي پيش مستعمره روباه پير بود، اينك متهم به خارجي بودن شده اند و از سال هاي 1960 تاكنون ده ها بار توسط ارتش ميانمار مورد قتل عام و شكنجه واقع شده اند.
هنوز اندكي از ورود وزير خارجه آمريكا به آن كشور نگذشته است كه تيغ اصلاحات آمريكايي حلقوم زنان و كودكان مسلمان را در روستاهاي آن سرزمين مي برند و سرخ پوشان بودايي در سكوت قبيحانه مجامع بين المللي و انفعال بي شرمانه مدعيان حقوق بشر، تحت حمايت مسئولان و ارتش آن كشور با بدوي ترين روش ها اقدام به پاكسازي نژادي آن سرزمين مي كنند و نسخه فلسطيني ديگري دوباره در حال اجرا است. بي شك كه در فضاي وارونه اي كه به دست زورمداران آمريكايي، صهيونيستي و اجانب آن در جهان شكل گرفته انتظاري جز آن نيست كه خون بهاي جايزه صلح نوبل خانم دكتر «تين سين» اجساد مثله شده و سوخته شده زنان و مردان و كودكان مسلمان هموطن او باشد. و يقينا در فضايي كه اسلام هراسي و بي حرمتي به مقدسات مسلمانان هر لحظه به گونه اي توسط دستگاه هاي تبليغاتي و جنگ نرم شياطين تبليغ مي شود بايد هر روز در انتظار فجايعي از اين دست باشيم.
بسيج جامعه پزشكي ضمن محكوم كردن اين خيانت بي شرمانه از همه مجامع آزاد بين المللي و سازمان هاي مدافع حقوق بشر و نيز دولت ها و ملت هاي اسلامي مي خواهد كه نقش حياتي خويش را در جهت توقف اين رويداد فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل آورند.

 

چرایی‌نشر شایعه‌شهادت سردارسلیمانی

وی در ماه‌های اخیر از سوی کنگره امریکا تهدید به ترور شد، تهدیدی که وی در پاسخ به آن گفت که "عاشق شهادت هستم".

هامون به نقل از صراط:

 

سردار رمضان شریف در پاسخ به ادعای رسانه‌های صهیونیستی درباره شهادت سردار سلیمانی در دمشق گفت که نقل این خبر آمال و آرزوهای این رسانه‌های معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه می‌شود.
به دنبال انتشار خبری در توسط العربیه و برخی رسانه‌های صهیوینیستی از جمله سایت صهیونیستی "آروتز شوا"، مبنی بر شهادت سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در انفجار تروریستی روز چهارشنبه دفتر سازمان امنیت ملی سوریه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران طی گفت‌وگویی اختصاصی با خبرگزاری آنا به این ادعای رسانه‌های صهیونیستی پاسخ داد.

سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی در سال 76 به عنوان فرمانده جدید سپاه قدس منصوب شد.

وی از فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ تحمیلی به شمار می‌رود و در دوران دفاع مقدس فرماندهی لشکر 41 ثار الله را برعهده داشت.

سردار رمضان شریف درباره این خبر به آنا گفت که "این جمله، جمله مناسبی است برای پاسخ به این رسانه‌ها که اخیرا شاهدیم برخی از رسانه‌های معاند با نظام مقدس جمهوری اسلامی و صاحبان آنها آمال و آرزوهای خود را در قالب خبر به نقل از منابع متفاوت نقل می‌کنند."

وی در ادامه تصریح کرد: نقل این خبر هم از جمله این آمال و آرزوهای این رسانه‌های معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه می‌شود.

تابناک: مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران تاکید کرد: بعضی از رسانه‌های امروزی متاسفانه بجای انجام کار رسانه‌ای و حرفه‌ای، آمال و آرزوهای خود را در قالب اخبار تهیه و منتشر می‌کنند.

سردار سلیمانی در بهمن ماه سال 89 به عنوان چهاردهمین سرلشکر جمهوری اسلامی ایران، از سوی فرمانده مظعظم کل قوا به درجه سرلشکری نائل شد.

وی در ماه‌های اخیر از سوی کنگره امریکا تهدید به ترور شد، تهدیدی که وی در پاسخ به آن گفت که "عاشق شهادت هستم".

چهارشنبه هفته گذشته در پی وقوع یک انفجار تروریستی در مقر امنیت ملی سوریه، وزیر دفاع و برخی از مقامات امنیتی این کشور کشته شدند.

البته فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چندی پیش در پاسخ به تهدید ترور از سوی مقامات آمریکایی گفته بود: این تهدید نیست، کمک به شوقی است، برای فرزند دورافتاده از مادر، هزاران نفر در شوق شهادت اشک می‌ریزند. در پاسخ به افرادی که فکر می‌کنند با تهدیدها رعب بر ما حاکم می‌شود، می‌گویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان.




تاریخ: یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

كمر آمريكا شكسته اما اپوزيسيون بايد اميدوار باشه

همكار روزمزد سازمان جاسوسي سيا اصرار دارد با وجود شكست هاي كمرشكن سياسي، نظامي و اقتصادي رژيم آمريكا، به توجيه كارنامه اين رژيم بپردازد.

altمجيد محمدي با اشاره به اينكه «برخي عالمان علوم اجتماعي، سياستمداران و روزنامه نگاران براي افول آمريكا دلايلي را ذكر مي كنند»، در وبسايت بي بي سي نوشت: مي گويند دو جنگ عراق و افغانستان نيروي نظامي ايالات متحده را رو به افول برده است. درست نيست. ايالات متحده قدرت اجراي عمليات نظامي در هر نقطه عالم را دارد. نيروهاي نظامي اين كشور در حدود سه چهارم كشورهاي دنيا حضور دارند.

هزينه اي كه صرف ارتش آمريكا مي شود در هيچ كشور ديگري صورت نمي گيرد و از حيث آموزش نيروي انساني و تجهيزات ارتش ايالات متحده رتبه اول را در دنيا دارد. در سال 2011، ايالات متحده با 710 ميليارد دلار بيشترين ميزان را به مخارج نظامي اختصاص داده است.

وي البته به دلايل كاملا روشن متعرض اين نكته نشده كه مسئله مورد تاكيد تحليل گران مدعي افول قدرت نظامي آمريكا، «حجم هزينه اي صرف ارتش آمريكا مي شود» يا «ميزان گستردگي نيروهاي نظامي آمريكا در جهان» نيست بلكه شاخصا «شكست و افول قدرت آمريكا» مي باشد كه در افغانستان و عراق خود را نشان داد. به عنوان مثال جنگ افغانستان با 11 سال قدمت، فاقد دورنماي روشن براي آمريكاست و تلفات آمريكا در دو سال ميلادي اخير در افغانستان جزو سالهاي ركودشكن بوده است، همچنان كه در عراق نيز دولت حاكم، به عنوان دوست و متحد ايران، اسباب آزار دولتمردان آمريكايي را فراهم كرده و بي آن كه آمريكايي ها بتوانند معارضه موثري با اين دولت بكنند.

همكار راديو فردا و عضو متواري حلقه كيان كه پيش از اين به صراحت اعلام كرده از همكاري با سرويس هاي جاسوسي خارجي و دريافت پول از آنها استقبال مي كند، در ادامه با بيان اينكه «اندازه اقتصاد آمريكا دو برابر اقتصاد چين است» مدعي رونق اقتصادي ايالات متحده شد. اين در حالي است كه در هيچ ارزيابي اقتصادي تخصصي، حجيم بودن اقتصاد يك كشور ملاك قدرت و رشد اقتصادي آن كشور ارزيابي نمي شود. ضمن اينكه دولت آمريكا با 16 هزار ميليارد دلار بدهي، ركورددار بدهكارترين دولت دنياست. طبيعتا اين حجيم بودن!- به لحاظ بدهكاري- را نمي توان پاي قدرت اقتصادي آمريكا نوشت مگر اينكه نويسنده اصطلاحا نوكر شاه باشد و نه بادمجان!

خاطر نشان مي شود رژيم آمريكا طي يك دهه اخير بيشترين ضربات استراتژيك را در خاورميانه -عراق، لبنان، مصر و افغانستان- دريافت كرده است.

حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان "مانور موش ها!" در روزنامه کیهان نوشت:

1- «آدرس غلط» يكي از ترفندهاي خطرآفرين است كه در عمليات موسوم به «طرح فريب» از آن بهره مي گيرند. اين ترفند در هر دو عرصه جنگ «گرم و سرد» به كار گرفته مي شود. فرض كنيد كه دشمن در جبهه نبرد نظامي قصد انجام عمليات غافلگيرانه در منطقه «الف» را دارد و در همان حال، از قدرت دفاعي حريف بيمناك است. در اين حالت به ترفند «آدرس غلط» يا «طرح فريب» روي مي آورد و مثلا در منطقه «ب» كه با منطقه «الف» فاصله زيادي دارد دست به آتش باري مي زند، با اين مقصود كه ذهن فرماندهان حريف را از منطقه اصلي عمليات يعني منطقه «الف» دور كرده و به منطقه «ب» مشغول دارد. حالا اگر فرماندهان خودي از آرايش جنگي و ضريب پراكندگي قواي دشمن اطلاعات دقيقي نداشته باشند، بعيد نيست كه همه استعداد نظامي و يا بخش قابل توجهي از آن را براي مقابله با حريف به منطقه «ب» منتقل كنند و حتي پس از دفع حمله دشمن در منطقه ب -بخوانيد منطقه فريب- دست به تعقيب دشمن نيز بزنند! اكنون صحنه را در نظر آوريد. چه مي بينيد؟ نيروهاي خودي را مي بينيد كه نه فقط حمله دشمن را دفع كرده اند بلكه در حال تعقيب آنها نيز هستند. اما، اين ظاهر قضيه است كه با واقعيت فاصله زيادي دارد. واقعيت آن است كه ما در حال تعقيب دشمن نيستيم، بلكه، اين دشمن است كه ما را به نقطه و منطقه مورد نظر خود مي كشاند تا عمليات اصلي را در منطقه الف، با موفقيت و بدون كمترين مقاومت به انجام برساند.


2- شنبه گذشته، سران محترم سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه گردهم آمدند و به گفته رئيس مجلس «بررسي عوامل گراني از مباحث مطرح دراين نشست» بوده است. اين كه مسئولان بلندپايه نظام، روي يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم انگشت گذارده و در پي يافتن راه كارهاي موثر براي مقابله با آن بوده اند، به تنهايي نويدبخش است و حاكي از آن كه روساي محترم سه قوه، يعني دست اندركاران امور اجرايي، قانونگذاري و قضايي كشور، قرار است از برخي بگومگوهاي - با عرض پوزش- بي حاصل و دغدغه آفرين دست كشيده و عزم خود را براي مقابله با يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم- انشاءالله- جزم كنند. در اين ميان اگرچه مي توان و بايد اميدوار بود كه مسئولان محترم بسياري از موانع پيش روي و راه كارهاي مقابله با آن را مي شناسند ولي برخي شواهد و قرائن نيز حاكي از طرح فريب دشمن و تلاش براي ارائه «آدرس غلط» به دست اندركاران مقابله با گراني است و از اين روي اشاره به نكاتي دراين باره ضروري به نظر مي رسد.


3- مروري گذرا به تلاش تبليغاتي مستقيم و غيرمستقيم دشمن - مخصوصا نوع غيرمستقيم آن- حكايت از آن دارد كه حريف به منظور پيشگيري از چاره انديشي نظام براي مقابله با گراني لگام گسيخته كه اين روزها به جان اقشار مستضعف جامعه افتاده است، چند جاده فرعي پيش روي مسئولان محترم گشوده و با دميدن پياپي و بي وقفه در شيپور فريب و نيز به كارگيري ستون پنجم سياسي و رسانه اي خود اصرار به واقع نمايي آن دارد. اين جاده هاي فرعي متفاوت و چندگانه اند ولي بيشترين اصرار دشمن آن است كه تحريم هاي اقتصادي را به عنوان اصلي ترين علت گراني ها معرفي كند.


دراين باره گفتني است كه تحريم هاي اقتصادي اگرچه در پيدايش پديده گراني بي تاثير نيستند اما، نقش و ضريب اثر آنها در حد و اندازه اي نيست كه گراني لگام گسيخته و «جهشي» بسياري از كالا و خدمات ضروري و مورد نياز مردم را در پي داشته باشد. مخصوصا اين كه در برخي از موارد قبل از عملياتي شدن فلان تحريم اقتصادي شاهد افزايش بي رويه و غيرمنطقي شماري از كالا و خدمات مورد نياز مردم بوده و هستيم كه پيش از اين به آن پرداخته ايم و دراين نوشته، نكته ديگري را دنبال مي كنيم و آن، چرايي ارائه اين آدرس غلط است.


4- بي پرده بايد گفت جريان مرموزي در داخل كشور اصرار دارد كه تحريم هاي اقتصادي دشمنان بيروني را «فلج كننده»! و راه كار برون رفت از آن را، تن دادن به خواسته هاي غيرقانوني و باج خواهانه حريف قلمداد كند. اين جريان، دو طيف جداگانه با دو انگيزه متفاوت را درخود جاي داده است كه بعيد نيست- و نشانه هايي نيز در دست است- كه اين دو طيف در يك نقطه با يكديگر پيوند خورده و يا خواهند خورد. بخشي از اين طيف مرموز را گروهها، اشخاص و جريانات برانداز و ضدانقلابيون تابلودار، تشكيل مي دهند. اين بخش، دست چندان موثري در بدنه نظام و يا مراكز تصميم ساز و سياست پرداز آن ندارد ولي به عنوان «بازو» و شريك بخش ديگر عمل مي كند. و اما، بخش ديگر، كه اصلي ترين بخش از جريان مرموز ياد شده است، غريبه ها و يا خودي هاي استحاله شده اي هستند كه در برخي از مراكز حساس و يا حلقه هاي تماس اين مراكز با مردم و امور مربوط به آنان نفوذ كرده اند و هر از چندگاه شاهد افشاي «راز» آنها و از پرده برون افتادن دست آنان هستيم. ماجراي فساد كلان 3هزار ميليارد توماني و يا فساد و اختلاس اخير در بيمه و نقش برخي مسئولان مياني- اما موثر- در اين اختلاس ها مي تواند شاهد مثال باشد.


هر دو طيف مورد اشاره، يك نقطه مشترك را هدف گذاري كرده و دنبال مي كنند و آن فشار اقتصادي و تنگي معيشت مردم، مخصوصا اقشار محروم و مستضعف -بخوانيد ولي نعمت هاي نظام- است و از اين نقطه به بعد هر يك انگيزه هاي خاص خود را كه با يكديگر متفاوت است پي مي گيرند. چگونه؟!

5- ماموريت بخش اول از جريان مرموز ياد شده يعني ضدانقلابيون تابلودار و ستون پنجم پنهان يا شناخته شده- ولي بعضا به حال خود رها شده- دشمن، معرفي تحريم ها به عنوان علت اصلي گراني ها است. شواهد موجود حكايت از آن دارند كه ماموريت اين بخش در همين نقطه به پايان مي رسد. چرا كه اگر در اين ماموريت موفق شوند - كه مي دانيم و تجربه كرده ايم نمي شوند- به آمريكا و متحدانش براي رهايي هر چند نسبي از رسوايي ناشي از بي اثر بودن تحريم ها كمك كرده اند! ضمن آن كه بيشترين اعضاي اين طيف را كلان سرمايه داران و صاحبان ثروت هاي بادآورده تشكيل مي دهند كه از اين رهگذر بر ثروت انبوه و نامشروع خود نيز مي افزايند و متاسفانه اقدام درخور توجهي براي مقابله با اين غارتگران و زالوصفتان خون آشام ديده نمي شود.


اما بخش دوم، يعني طيف اصلي اين جريان مرموز كه متاسفانه در برخي از مراكز تصميم ساز و سياست پرداز نفوذ كرده اند در نقطه مشترك مورد اشاره متوقف نمي شوند.


اين طيف - به گواهي شماري از شواهد و قرائن موجود- در پي آن است كه با سخت شدن معيشت مردم، راه كار موثر براي برون رفت از آن را، مذاكره و رابطه با آمريكا معرفي كند! چرا؟! به يقين همه دست اندركاران اصلي طيف ياد شده دشمن نظام و اسلام و انقلاب نيستند، بلكه برداشت غلطي از مذاكره و رابطه با آمريكا دارند و از آنجا كه نشان داده اند افرادي كم دان ولي در همان حال، بلندپرواز و خودبزرگ بين هستند، از يكسو مذاكره و رابطه با آمريكا را به خيال خام و توهم پرداز خود، راه كار تلقي مي كنند و از سوي ديگر به علت روحيه خودبين و شهرت طلب خويش، اصرار دارند كه اين- به زعم آنها- رخداد استثنايي! به نام آنها ثبت شود!! اين طيف درگذشته اي نه چندان دور نيز براي همين منظور خيز برداشته بودند كه با سد مستحكم و عزت آفرين و پرصلابت رهبرمعظم انقلاب روبرو شدند. گفتني است كه آمريكا و متحدانش نيز كه حركت خزنده اين طيف را زير نظر داشته و به آن اميد بسته بودند، بعد از مواجهه طيف ياد شده با نهيب پرصلابت و مردمي حضرت آقا، به گونه اي آشكار و بي پرده، نااميدي و يأس خود از طيف مورد اشاره را برملا كردند.


6- در مثنوي مولوي داستان كشاورزي آمده است كه انبار خويش از گندم انباشته بود اما بي آن كه گندمي از انبار بردارد، همه روزه از ميزان گندم انبار شده كاسته مي شد و كشاورز كه راه دستبرد دزدان را بسته بود، در حيرت از چرايي كاهش گندم به حكيمي شكايت برد و حكيم او را گفت؛ از كجا معلوم كه موش ها در انبار گندم لانه نكرده باشند؟


اول اي جان دفع شّر موش كن

و آنگه اندر جمع گندم كوش كن

گرنه موش دزد در انبار ماست

گندم انبار چل ساله كجاست؟!


در اين باره گفتني هاي فراواني هست كه به فرصتي ديگر مي گذاريم و در پايان نوشته پيش روي به اين نكته بسنده مي كنيم كه گراني لگام گسيخته كنوني به آساني قابل مهار كردن است مثلا - و فقط مثلا- چرا در پي گيري يكي از علت هاي گراني گوشت مرغ به اين ماجرا توجه نمي شود كه فلان كشتي حامل محموله مورد نياز مرغداري ها نزديك به 7 ماه در سواحل كشورمان روي آب بوده است؟ و آقايان «م» و «الف» دو سرمايه دار كلان كه با گشاده دستي برخي از مسئولان مياني، انحصار واردات اين كالا را برعهده دارند، تخليه محموله كشتي را با انگيزه فروش گرانتر آن تا 7 ماه به تاخير انداخته اند؟! و ...


 

بی بی سی فارسی در ابتدا یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات غلط. اما چه شد که آن سایت ضد انقلاب بی اثر اینگونه از راه می‌رسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس جمهور مصر را تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانه‌های جهان و یک رسانه‌ داخلی! نیز قرار می‌گیرد؟
مشرق: ماجرای اخیر مصاحبه خبرگزاری فارس با محمدالمرسی و تکذیب و کنایه‌های بی‌بی‌سی فارسی و سایر سایت‌های ضد انقلاب به تاثیرگذارترین خبرگزاری ایران، این روزها بازار داغی به راه انداخته است. بازار داغی که بیش از آنکه عده‌ای بخواهند به اشتباهات! و دشمنی‌های بی‌بی‌سی فارسی فکر کنند یا به اقدام حرفه‌ای خبرگزاری فارس در مصاحبه با رئیس جمهور جدید مصر؛ کالای داغ "چالش میان رسانه‌های ایران و رسانه‌های ضد انقلاب" را عرضه کرده است.

کالای داغی که نتیجه آن جدی گرفته شدن رسانه‌های ضد انقلاب و در ادامه دادن امتیاز تاثیرگذاری بالا به آنها در مقاطع پیش روست.

حوالی بهمن ماه سال 90 بود که "نوشابه امیری" خبرنگار شناخته شده رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب و عضو سایت روزآنلاین با یک مداح شناخته شده کشورمان تماس تلفنی برقرار کرد.

تماسی که فایل صوتی آن بلافاصله توسط امیری در فضای اینترنت منتشر شد و رسانه‌های کشور ما نیز توجه خاصی به این رخداد نشان دادند.

توجه خاصی که البته منهای محتوای بی اهمیت رد و بدل شده میان امیری و حدادیان، در بزرگ شدن نام رسانه‌های ضد انقلاب که از زمان فتنه تاکنون نام چندانی از آنها در میان نبود؛ نقش بزرگی را ایفا کرد.

پروژه شوم با اهمیت نشان دادن سایت‌های ضد انقلاب

نکته جالب نیز آن بود که رخداد اشاره شده فقط یکی از چندین مورد تلاش رسانه‌های ضد انقلاب برای طرح شدن در داخل فضای رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بود. پروژه‌ای که هدف اصلی آن بیان نرم این نکته به افکار عمومی بود که سایت‌های فارسی زبان ضد انقلاب نیز از اهمیت تاثیرگذاری بالایی برخوردارند و می‌توانند تحرکاتی را از خود نشان دهند که به راحتی آنها را به عنوان حریفی اصلی برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کند.

چهره‌های وابسته به محافل اپوزیسیون سیاسی، قبل و بعد از تماس نوشابه امیری نیز تلاش‌هایی را انجام دادند تا با برخی از افراد در داخل کشور به هر نحوی از انحا گفتگو کنند و با جنجال سازی بر سر این گفتگو‌های تلفنی، هدف خود در نشان دادن تاثیرگذاری در داخل فضای ایران را هرچه بیشتر عملی کنند.

تلاش‌هایی که البته عموماً نتیجه بخش نبود و هوشیاری برخی چهره‌ها و اصحاب رسانه مانع از تحقق کامل این هدف دشمن شد.

پس از نوشابه امیری، این، مسیح علی نژاد، دیگر خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی بود که توانست قلاب خود را با طعمه فیلم جدایی نادر از سیمین به داخل فضای رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بیاندازد.

این خبرنگار فعال در فتنه سال 88 و وابسته به محافل ضد انقلاب، در نیمه‌های فروردین امسال بعنوان یک شهروند معمولی با خبرگزاری فارس تماس گرفت و پس از گفتگویی چند دقیقه‌ای با یکی از خبرنگاران این خبرگزاری پیرامون اشتباهی که در ترجمه خبر مربوط به صحبت‌های کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین رخ داده بود، تماس خود را قطع کرد.

او نیز بلافاصله با عمل به نسخه‌ای شبیه آنچه که نوشابه امیری انجام داده بود، فایل صوتی صحبت‌های خود با خبرنگار را در فضای اینترنت منتشر کرد و البته رخداد مهم و قابل تاملی که در ادامه رخ داد این بود که رسانه‌های ایران، به این مسئله نیز واکنش‌های وسیعی نشان دادند.

روی دیگر سکه آن بود که حمله پارتیزانی یک خبرنگار ضد انقلاب توانسته بود پوشش وسیعی در رسانه‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران بیابد.

تعبیر این رخداد تنها یک چیز بود و آن اینکه مخاطبان به ناگاه احساس می‌کردند رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب لابد تا آن اندازه مهم و تاثیرگذار هستند که اندک کنش‌های آنها نیز اینچنین مورد توجه رسانه‌های کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی ایران قرار می‌گیرد.

این رسانه‌های ضد انقلاب که فارسی سخن می‌گویند

دشمن همواره اصلی‌ترین تاکتیک‌ها و خبرهای قابل انتشار خود علیه جمهوری اسلامی ایران را نه در سایت‌های فارسی زبان ضد انقلاب که در وهله اول در رسانه‌های مطرحی همچون رویترز، سی‌ان‌ان، الجزیره و ... منتشر می‌کند.

آمریکا و رژیم صهیونیستی با انتشار مفاهیم ضربه زننده در رسانه‌های مختلف، همواره برای پررنگ سازی یک مفهوم و فرستادن پالس‌های معنادار به داخل ایران سود برده‌اند. (نکته‌ای که یک راهبرد اصولی در اعمال قدرت نرم محسوب می‌شود.)

اما این تمام نقشه نیست. آنها با انتشار مفاهیم مورد نیاز خود در رسانه‌های انگلیسی زبان به دنبال تسخیر مغز خواص و قشرهایی مثل دانشگاهیان، مسئولان و اصحاب رسانه هستند.

پس برای حمله به اذهان افکار عمومی و هدف گرفتن قاطبه مردم چه کاری باید انجام داد؟

در اینجاست که سایت‌ها و رسانه‌های فارسی زبان به کمک دشمن می‌آیند. رسانه‌هایی که گاه مطالب تولید شده در رسانه‌های لیدر خود را پس از چند ماه ترجمه کرده و با رویکردی جدید آن را منتشر کنند. (کاری که روزنامه شرق نیز به گواه اسناد موجود با تاسی از الجزیره در داخل ایران انجام می‌دهد)

در اینجاست که اگرچه شاید عده‌ای خیال می‌کنند که جنگ مفاهیم مثلاً از لحظه انتشار یک خبر در بی‌بی‌سی فارسی شروع شده اما حقیقت آنست که جامعه هدف با پروسه‌ای مواجه شده است که چندین ماه از آغاز آن می‌گذرد.

برای این مقوله اشاراتی پیرامون چرایی شنیده شدن برخی صداها در مخالفت با گشت‌های ارشاد و یا تاکیداتی که همواره روزنامه شرق و برخی‌ چهره‌ها در ایران بر "بهار عربی" دارند، کافیست.

در واقع افسران و فرماندهان جنگ نرم که اکنون در فضاهای مختلف مشغول دفاع از مقولاتی مثل اهمیت طرح امنیت اخلاقی و یا دروغ بودن برخی ادعاهای غرب علیه جمهوری اسلامی هستند؛ باید علت برخی مخالفت‌ها با خود در داخل کشور! و گاه از میان چهره‌های دوست را در همین آغاز شدن جنگ مفاهیم از زمانی دورتر از آنچه تصور می‌کنند جستجو کنند.

ضمن آنکه تند و تیزتر شدن آتش این جنگ مفاهیم را نیز باید در آنجا جست که برخی به صورتی ناخواسته اقدام به با اهمیت نشان دادن مطالب رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب کردند.

و سرانجام تکذیب مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با مرسی توسط یک رسانه فارسی زبان

شاید الان هم برای انجام طرحی دوباره در جهت بی اهمیت کردن رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب و نشان دادن قصد و نیت آنها در فتنه‌گری علیه مردم ایران دیر باشد.

اکنون این خبرگزاری بی‌بی‌سی فارسی است که علیرغم آنکه همه به وابستگی آن به محافل جاسوسی و صهیونیستی اذعان می‌کنند اما از گرد راه می‌رسد و به راحتی مصاحبه خبرگزای فارس با رئیس جمهور جدید مصر را از قول یک سخنگوی جعلی تکذیب می‌کند.

به راستی آیا بی‌بی‌سی فارسی نمی‌دانسته که با یک مقام جعلی در حال گفتگوست؟

یا اینکه می‌دانسته اما قدرت آن را داشته است که با تکذیب مصاحبه فارس به سمت بی ‌اثر سازی گفتگوی مرسی در افکار عمومی جهان حرکت کند و هر هزینه‌ای را نیز با قدرتی که در ناآگاهی‌ها به دست آورده جبران کند.

بی بی سی فارسی در ابتدا یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات غلط.

اما چه شد که آن سایت ضد انقلاب بی اثر اینگونه از راه می‌رسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس جمهور مصر را تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانه‌های جهان و یک رسانه‌ داخلی! نیز قرار می‌گیرد؟

چه کسی این قدرت را به یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب و چند خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی داد که اینچنین تاثیرگذار شوند؟!

تاثیرگذاری‌ای که البته فقط به تکذیب خنده‌دار مصاحبه خبرگزاری فارس نیز منوط نمی‌شود و در اقدامی جدید، سایت بی‌بی‌سی فارسی نظرسنجی یک شبکه خبری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را نیز تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز با واکنش آن شبکه مواجه می‌شود.

و نکته آنجاست که شاید پرونده‌ای که سبب تاثیرگذاری محدود بی‌بی‌سی فارسی شد بزودی شامل سایت‌های دیگری مثل بالاترین، زمانه، جرس و ... نیز بشود و آن روز است که دیگر به جای جنگ با کانون‌های اصلی مخاصمه باید با پیشقراولان کم‌اهمیتی مثل سایت‌های یاد شده مقابله کرد و از دفاع و حمله در برابر جبهه اصلی دشمن بازماند.

حرف و نکته در این باب بسیار است.

زحماتی که شاید از دست برود

جوانان حزب اللهی کشور در وادی رسانه، توانستند در سال 88 نقاب را از صورت رسانه‌های ضد انقلاب کنار بزنند. نقابی که اگر دوباره بر صورت این رسانه‌ها و گردانندگان آنها قرار گیرد مشخص نیست چه هزینه‌ای باید برای آگاه‌سازی افکار عمومی در این رابطه پرداخته شود.

دشمن پشت دروازه‌ها

دشمن اصلی ما نه سایت‌های خرد و کوچکی مثل بی‌بی‌سی فارسی، روز، خودنویس و بالاترین که رسانه‌های دیگری هستند که همواره از مردم بحرین با عنوان روستائیان! یاد می‌کنند، از بیداری اسلامی با لفظ "بهار عربی" یاد می‌کنند، به انقلاب اسلامی مردم مصر لقب "انقلاب فیس بوکی" می‌دهند و در تصاویر خود، عامل اصلی تمام حرکت‌های ملی و انقلابی در ایران اسلامی را "زنان" نشان می‌دهند.

دشمنان اصلی ما در حالی ایادی و تیرهای یکبار مصرف خود را در سایت‌هایی مثل بی‌بی‌سی فارسی و بالاترین و صدای آمریکا علیه ما روانه می‌کنند که خود در پشت کلمات لاتین و در رسانه‌های بزرگ دنیا نشسته و اسلام ناب را هم مصدر با طالبانیسم و خشونت نشان می‌دهند، زنان را عامل اصلی بیداری اسلامی معرفی می‌کنند و از جوانان جمهوری اسلامی ایران با عنوان نسلی می‌نویسند که از ارزش‌های انقلابی بریده‌اند.

و اکنون انتخاب با ماست. با بی‌بی‌سی انگلیسی، رویترز، فاکس نیوز، ام.بی.سی و الجزیره و سی‌ان‌ان بجنگیم یا با سایت‌های کم اهمیتی مثل بی‌بی‌سی فارسی، روز، بالاترین و صدای فارسی آمریکا...!


 

 

 



عارف، قالیباف و مشایی نامزدهای احتمالی اصلاح طلبان، اصولگرایان و یاران احمدی نژاد/سند

altرادیو زمانه: «از محمدرضا عارف به عنوان جدی‌ترین گزینه اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات نام برده می‌شود. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. حامیان محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران نیز تلاش می‌کنند تا اسفندیار رحیم‌مشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند.»


سایت رادیو زمانه، روز شنبه 17 تیر نوشت: «مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از تلاش اصلاح‌طلبان برای دستیابی به "نامزد واحد" در انتخابات ریاست‌ جمهوری 1392 و "جلب آرای حداکثری مردم برای بازپس‌گیری قوه مجریه از یاران احمدی نژاد" خبر داد. قدرت‌الله علیخانی امروز شنبه 17 تیر 1391 به خبرگزاری مهر گفت: "در حال رایزنی با شخصیت‌های سیاسی جریان اصلاح‌طلب (برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری) هستیم اما هنوز به گزینه‌ای دست نیافته‌ایم." یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران خرداد 1392 برگزار می‌شود.»

alt


رادیو زمانه ادامه داد: «از محمدرضا عارف به عنوان جدی‌ترین گزینه اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات نام برده می‌شود. حسن غفوری‌فرد، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین نیز گفته است: "آقای عارف خود هم اعلام کرده است که به احتمال زیاد نامزد ریاست جمهوری خواهد بود." به گفته وی نامزدی محمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین ایران و عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی در انتخابات ریاست‌جمهوری "بعید است." محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. هر چند از علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز به‌ عنوان گزینه دیگر اصولگرایان نام برده می‌شود اما وی نامزدی‌اش را برای انتخابات ریاست‌جمهوری رد کرده است. حامیان محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران نیز تلاش می‌کنند تا اسفندیار رحیم‌مشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند. در همین حال از اسحاق جهانگیری و محمدعلی نجفی، دو فعال سیاسی نزدیک به کارگزاران سازندگی نیز به عنوان کاندیدهای احتمالی انتخابات ریاست‌جمهوری نام برده می‌شود. با این حال مرتضی سجادیان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت هنوز در حزب کارگزاران در مورد کاندیداتوری نجفی یا جهانگیری هیچ‌گونه تصمیم‌گیری نشده است.»106

alt

 




تاریخ: شنبه 17 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

 

 

كمر آمريكا شكسته اما اپوزيسيون بايد اميدوار باشه

همكار روزمزد سازمان جاسوسي سيا اصرار دارد با وجود شكست هاي كمرشكن سياسي، نظامي و اقتصادي رژيم آمريكا، به توجيه كارنامه اين رژيم بپردازد.

altمجيد محمدي با اشاره به اينكه «برخي عالمان علوم اجتماعي، سياستمداران و روزنامه نگاران براي افول آمريكا دلايلي را ذكر مي كنند»، در وبسايت بي بي سي نوشت: مي گويند دو جنگ عراق و افغانستان نيروي نظامي ايالات متحده را رو به افول برده است. درست نيست. ايالات متحده قدرت اجراي عمليات نظامي در هر نقطه عالم را دارد. نيروهاي نظامي اين كشور در حدود سه چهارم كشورهاي دنيا حضور دارند.

هزينه اي كه صرف ارتش آمريكا مي شود در هيچ كشور ديگري صورت نمي گيرد و از حيث آموزش نيروي انساني و تجهيزات ارتش ايالات متحده رتبه اول را در دنيا دارد. در سال 2011، ايالات متحده با 710 ميليارد دلار بيشترين ميزان را به مخارج نظامي اختصاص داده است.

وي البته به دلايل كاملا روشن متعرض اين نكته نشده كه مسئله مورد تاكيد تحليل گران مدعي افول قدرت نظامي آمريكا، «حجم هزينه اي صرف ارتش آمريكا مي شود» يا «ميزان گستردگي نيروهاي نظامي آمريكا در جهان» نيست بلكه شاخصا «شكست و افول قدرت آمريكا» مي باشد كه در افغانستان و عراق خود را نشان داد. به عنوان مثال جنگ افغانستان با 11 سال قدمت، فاقد دورنماي روشن براي آمريكاست و تلفات آمريكا در دو سال ميلادي اخير در افغانستان جزو سالهاي ركودشكن بوده است، همچنان كه در عراق نيز دولت حاكم، به عنوان دوست و متحد ايران، اسباب آزار دولتمردان آمريكايي را فراهم كرده و بي آن كه آمريكايي ها بتوانند معارضه موثري با اين دولت بكنند.

همكار راديو فردا و عضو متواري حلقه كيان كه پيش از اين به صراحت اعلام كرده از همكاري با سرويس هاي جاسوسي خارجي و دريافت پول از آنها استقبال مي كند، در ادامه با بيان اينكه «اندازه اقتصاد آمريكا دو برابر اقتصاد چين است» مدعي رونق اقتصادي ايالات متحده شد. اين در حالي است كه در هيچ ارزيابي اقتصادي تخصصي، حجيم بودن اقتصاد يك كشور ملاك قدرت و رشد اقتصادي آن كشور ارزيابي نمي شود. ضمن اينكه دولت آمريكا با 16 هزار ميليارد دلار بدهي، ركورددار بدهكارترين دولت دنياست. طبيعتا اين حجيم بودن!- به لحاظ بدهكاري- را نمي توان پاي قدرت اقتصادي آمريكا نوشت مگر اينكه نويسنده اصطلاحا نوكر شاه باشد و نه بادمجان!

خاطر نشان مي شود رژيم آمريكا طي يك دهه اخير بيشترين ضربات استراتژيك را در خاورميانه -عراق، لبنان، مصر و افغانستان- دريافت كرده است.



 

عارف، قالیباف و مشایی نامزدهای احتمالی اصلاح طلبان، اصولگرایان و یاران احمدی نژاد/سند

altرادیو زمانه: «از محمدرضا عارف به عنوان جدی‌ترین گزینه اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات نام برده می‌شود. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. حامیان محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران نیز تلاش می‌کنند تا اسفندیار رحیم‌مشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند.»


سایت رادیو زمانه، روز شنبه 17 تیر نوشت: «مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از تلاش اصلاح‌طلبان برای دستیابی به "نامزد واحد" در انتخابات ریاست‌ جمهوری 1392 و "جلب آرای حداکثری مردم برای بازپس‌گیری قوه مجریه از یاران احمدی نژاد" خبر داد. قدرت‌الله علیخانی امروز شنبه 17 تیر 1391 به خبرگزاری مهر گفت: "در حال رایزنی با شخصیت‌های سیاسی جریان اصلاح‌طلب (برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری) هستیم اما هنوز به گزینه‌ای دست نیافته‌ایم." یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران خرداد 1392 برگزار می‌شود.»

alt


رادیو زمانه ادامه داد: «از محمدرضا عارف به عنوان جدی‌ترین گزینه اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات نام برده می‌شود. حسن غفوری‌فرد، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین نیز گفته است: "آقای عارف خود هم اعلام کرده است که به احتمال زیاد نامزد ریاست جمهوری خواهد بود." به گفته وی نامزدی محمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین ایران و عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی در انتخابات ریاست‌جمهوری "بعید است." محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. هر چند از علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز به‌ عنوان گزینه دیگر اصولگرایان نام برده می‌شود اما وی نامزدی‌اش را برای انتخابات ریاست‌جمهوری رد کرده است. حامیان محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران نیز تلاش می‌کنند تا اسفندیار رحیم‌مشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند. در همین حال از اسحاق جهانگیری و محمدعلی نجفی، دو فعال سیاسی نزدیک به کارگزاران سازندگی نیز به عنوان کاندیدهای احتمالی انتخابات ریاست‌جمهوری نام برده می‌شود. با این حال مرتضی سجادیان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت هنوز در حزب کارگزاران در مورد کاندیداتوری نجفی یا جهانگیری هیچ‌گونه تصمیم‌گیری نشده است.»106

alt

حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان "مانور موش ها!" در روزنامه کیهان نوشت:

1- «آدرس غلط» يكي از ترفندهاي خطرآفرين است كه در عمليات موسوم به «طرح فريب» از آن بهره مي گيرند. اين ترفند در هر دو عرصه جنگ «گرم و سرد» به كار گرفته مي شود. فرض كنيد كه دشمن در جبهه نبرد نظامي قصد انجام عمليات غافلگيرانه در منطقه «الف» را دارد و در همان حال، از قدرت دفاعي حريف بيمناك است. در اين حالت به ترفند «آدرس غلط» يا «طرح فريب» روي مي آورد و مثلا در منطقه «ب» كه با منطقه «الف» فاصله زيادي دارد دست به آتش باري مي زند، با اين مقصود كه ذهن فرماندهان حريف را از منطقه اصلي عمليات يعني منطقه «الف» دور كرده و به منطقه «ب» مشغول دارد. حالا اگر فرماندهان خودي از آرايش جنگي و ضريب پراكندگي قواي دشمن اطلاعات دقيقي نداشته باشند، بعيد نيست كه همه استعداد نظامي و يا بخش قابل توجهي از آن را براي مقابله با حريف به منطقه «ب» منتقل كنند و حتي پس از دفع حمله دشمن در منطقه ب -بخوانيد منطقه فريب- دست به تعقيب دشمن نيز بزنند! اكنون صحنه را در نظر آوريد. چه مي بينيد؟ نيروهاي خودي را مي بينيد كه نه فقط حمله دشمن را دفع كرده اند بلكه در حال تعقيب آنها نيز هستند. اما، اين ظاهر قضيه است كه با واقعيت فاصله زيادي دارد. واقعيت آن است كه ما در حال تعقيب دشمن نيستيم، بلكه، اين دشمن است كه ما را به نقطه و منطقه مورد نظر خود مي كشاند تا عمليات اصلي را در منطقه الف، با موفقيت و بدون كمترين مقاومت به انجام برساند.


2- شنبه گذشته، سران محترم سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه گردهم آمدند و به گفته رئيس مجلس «بررسي عوامل گراني از مباحث مطرح دراين نشست» بوده است. اين كه مسئولان بلندپايه نظام، روي يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم انگشت گذارده و در پي يافتن راه كارهاي موثر براي مقابله با آن بوده اند، به تنهايي نويدبخش است و حاكي از آن كه روساي محترم سه قوه، يعني دست اندركاران امور اجرايي، قانونگذاري و قضايي كشور، قرار است از برخي بگومگوهاي - با عرض پوزش- بي حاصل و دغدغه آفرين دست كشيده و عزم خود را براي مقابله با يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم- انشاءالله- جزم كنند. در اين ميان اگرچه مي توان و بايد اميدوار بود كه مسئولان محترم بسياري از موانع پيش روي و راه كارهاي مقابله با آن را مي شناسند ولي برخي شواهد و قرائن نيز حاكي از طرح فريب دشمن و تلاش براي ارائه «آدرس غلط» به دست اندركاران مقابله با گراني است و از اين روي اشاره به نكاتي دراين باره ضروري به نظر مي رسد.


3- مروري گذرا به تلاش تبليغاتي مستقيم و غيرمستقيم دشمن - مخصوصا نوع غيرمستقيم آن- حكايت از آن دارد كه حريف به منظور پيشگيري از چاره انديشي نظام براي مقابله با گراني لگام گسيخته كه اين روزها به جان اقشار مستضعف جامعه افتاده است، چند جاده فرعي پيش روي مسئولان محترم گشوده و با دميدن پياپي و بي وقفه در شيپور فريب و نيز به كارگيري ستون پنجم سياسي و رسانه اي خود اصرار به واقع نمايي آن دارد. اين جاده هاي فرعي متفاوت و چندگانه اند ولي بيشترين اصرار دشمن آن است كه تحريم هاي اقتصادي را به عنوان اصلي ترين علت گراني ها معرفي كند.


دراين باره گفتني است كه تحريم هاي اقتصادي اگرچه در پيدايش پديده گراني بي تاثير نيستند اما، نقش و ضريب اثر آنها در حد و اندازه اي نيست كه گراني لگام گسيخته و «جهشي» بسياري از كالا و خدمات ضروري و مورد نياز مردم را در پي داشته باشد. مخصوصا اين كه در برخي از موارد قبل از عملياتي شدن فلان تحريم اقتصادي شاهد افزايش بي رويه و غيرمنطقي شماري از كالا و خدمات مورد نياز مردم بوده و هستيم كه پيش از اين به آن پرداخته ايم و دراين نوشته، نكته ديگري را دنبال مي كنيم و آن، چرايي ارائه اين آدرس غلط است.


4- بي پرده بايد گفت جريان مرموزي در داخل كشور اصرار دارد كه تحريم هاي اقتصادي دشمنان بيروني را «فلج كننده»! و راه كار برون رفت از آن را، تن دادن به خواسته هاي غيرقانوني و باج خواهانه حريف قلمداد كند. اين جريان، دو طيف جداگانه با دو انگيزه متفاوت را درخود جاي داده است كه بعيد نيست- و نشانه هايي نيز در دست است- كه اين دو طيف در يك نقطه با يكديگر پيوند خورده و يا خواهند خورد. بخشي از اين طيف مرموز را گروهها، اشخاص و جريانات برانداز و ضدانقلابيون تابلودار، تشكيل مي دهند. اين بخش، دست چندان موثري در بدنه نظام و يا مراكز تصميم ساز و سياست پرداز آن ندارد ولي به عنوان «بازو» و شريك بخش ديگر عمل مي كند. و اما، بخش ديگر، كه اصلي ترين بخش از جريان مرموز ياد شده است، غريبه ها و يا خودي هاي استحاله شده اي هستند كه در برخي از مراكز حساس و يا حلقه هاي تماس اين مراكز با مردم و امور مربوط به آنان نفوذ كرده اند و هر از چندگاه شاهد افشاي «راز» آنها و از پرده برون افتادن دست آنان هستيم. ماجراي فساد كلان 3هزار ميليارد توماني و يا فساد و اختلاس اخير در بيمه و نقش برخي مسئولان مياني- اما موثر- در اين اختلاس ها مي تواند شاهد مثال باشد.


هر دو طيف مورد اشاره، يك نقطه مشترك را هدف گذاري كرده و دنبال مي كنند و آن فشار اقتصادي و تنگي معيشت مردم، مخصوصا اقشار محروم و مستضعف -بخوانيد ولي نعمت هاي نظام- است و از اين نقطه به بعد هر يك انگيزه هاي خاص خود را كه با يكديگر متفاوت است پي مي گيرند. چگونه؟!

5- ماموريت بخش اول از جريان مرموز ياد شده يعني ضدانقلابيون تابلودار و ستون پنجم پنهان يا شناخته شده- ولي بعضا به حال خود رها شده- دشمن، معرفي تحريم ها به عنوان علت اصلي گراني ها است. شواهد موجود حكايت از آن دارند كه ماموريت اين بخش در همين نقطه به پايان مي رسد. چرا كه اگر در اين ماموريت موفق شوند - كه مي دانيم و تجربه كرده ايم نمي شوند- به آمريكا و متحدانش براي رهايي هر چند نسبي از رسوايي ناشي از بي اثر بودن تحريم ها كمك كرده اند! ضمن آن كه بيشترين اعضاي اين طيف را كلان سرمايه داران و صاحبان ثروت هاي بادآورده تشكيل مي دهند كه از اين رهگذر بر ثروت انبوه و نامشروع خود نيز مي افزايند و متاسفانه اقدام درخور توجهي براي مقابله با اين غارتگران و زالوصفتان خون آشام ديده نمي شود.


اما بخش دوم، يعني طيف اصلي اين جريان مرموز كه متاسفانه در برخي از مراكز تصميم ساز و سياست پرداز نفوذ كرده اند در نقطه مشترك مورد اشاره متوقف نمي شوند.


اين طيف - به گواهي شماري از شواهد و قرائن موجود- در پي آن است كه با سخت شدن معيشت مردم، راه كار موثر براي برون رفت از آن را، مذاكره و رابطه با آمريكا معرفي كند! چرا؟! به يقين همه دست اندركاران اصلي طيف ياد شده دشمن نظام و اسلام و انقلاب نيستند، بلكه برداشت غلطي از مذاكره و رابطه با آمريكا دارند و از آنجا كه نشان داده اند افرادي كم دان ولي در همان حال، بلندپرواز و خودبزرگ بين هستند، از يكسو مذاكره و رابطه با آمريكا را به خيال خام و توهم پرداز خود، راه كار تلقي مي كنند و از سوي ديگر به علت روحيه خودبين و شهرت طلب خويش، اصرار دارند كه اين- به زعم آنها- رخداد استثنايي! به نام آنها ثبت شود!! اين طيف درگذشته اي نه چندان دور نيز براي همين منظور خيز برداشته بودند كه با سد مستحكم و عزت آفرين و پرصلابت رهبرمعظم انقلاب روبرو شدند. گفتني است كه آمريكا و متحدانش نيز كه حركت خزنده اين طيف را زير نظر داشته و به آن اميد بسته بودند، بعد از مواجهه طيف ياد شده با نهيب پرصلابت و مردمي حضرت آقا، به گونه اي آشكار و بي پرده، نااميدي و يأس خود از طيف مورد اشاره را برملا كردند.


6- در مثنوي مولوي داستان كشاورزي آمده است كه انبار خويش از گندم انباشته بود اما بي آن كه گندمي از انبار بردارد، همه روزه از ميزان گندم انبار شده كاسته مي شد و كشاورز كه راه دستبرد دزدان را بسته بود، در حيرت از چرايي كاهش گندم به حكيمي شكايت برد و حكيم او را گفت؛ از كجا معلوم كه موش ها در انبار گندم لانه نكرده باشند؟


اول اي جان دفع شّر موش كن

و آنگه اندر جمع گندم كوش كن

گرنه موش دزد در انبار ماست

گندم انبار چل ساله كجاست؟!


در اين باره گفتني هاي فراواني هست كه به فرصتي ديگر مي گذاريم و در پايان نوشته پيش روي به اين نكته بسنده مي كنيم كه گراني لگام گسيخته كنوني به آساني قابل مهار كردن است مثلا - و فقط مثلا- چرا در پي گيري يكي از علت هاي گراني گوشت مرغ به اين ماجرا توجه نمي شود كه فلان كشتي حامل محموله مورد نياز مرغداري ها نزديك به 7 ماه در سواحل كشورمان روي آب بوده است؟ و آقايان «م» و «الف» دو سرمايه دار كلان كه با گشاده دستي برخي از مسئولان مياني، انحصار واردات اين كالا را برعهده دارند، تخليه محموله كشتي را با انگيزه فروش گرانتر آن تا 7 ماه به تاخير انداخته اند؟! و ...


 

بی بی سی فارسی در ابتدا یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات غلط. اما چه شد که آن سایت ضد انقلاب بی اثر اینگونه از راه می‌رسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس جمهور مصر را تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانه‌های جهان و یک رسانه‌ داخلی! نیز قرار می‌گیرد؟
مشرق: ماجرای اخیر مصاحبه خبرگزاری فارس با محمدالمرسی و تکذیب و کنایه‌های بی‌بی‌سی فارسی و سایر سایت‌های ضد انقلاب به تاثیرگذارترین خبرگزاری ایران، این روزها بازار داغی به راه انداخته است. بازار داغی که بیش از آنکه عده‌ای بخواهند به اشتباهات! و دشمنی‌های بی‌بی‌سی فارسی فکر کنند یا به اقدام حرفه‌ای خبرگزاری فارس در مصاحبه با رئیس جمهور جدید مصر؛ کالای داغ "چالش میان رسانه‌های ایران و رسانه‌های ضد انقلاب" را عرضه کرده است.

کالای داغی که نتیجه آن جدی گرفته شدن رسانه‌های ضد انقلاب و در ادامه دادن امتیاز تاثیرگذاری بالا به آنها در مقاطع پیش روست.

حوالی بهمن ماه سال 90 بود که "نوشابه امیری" خبرنگار شناخته شده رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب و عضو سایت روزآنلاین با یک مداح شناخته شده کشورمان تماس تلفنی برقرار کرد.

تماسی که فایل صوتی آن بلافاصله توسط امیری در فضای اینترنت منتشر شد و رسانه‌های کشور ما نیز توجه خاصی به این رخداد نشان دادند.

توجه خاصی که البته منهای محتوای بی اهمیت رد و بدل شده میان امیری و حدادیان، در بزرگ شدن نام رسانه‌های ضد انقلاب که از زمان فتنه تاکنون نام چندانی از آنها در میان نبود؛ نقش بزرگی را ایفا کرد.

پروژه شوم با اهمیت نشان دادن سایت‌های ضد انقلاب

نکته جالب نیز آن بود که رخداد اشاره شده فقط یکی از چندین مورد تلاش رسانه‌های ضد انقلاب برای طرح شدن در داخل فضای رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بود. پروژه‌ای که هدف اصلی آن بیان نرم این نکته به افکار عمومی بود که سایت‌های فارسی زبان ضد انقلاب نیز از اهمیت تاثیرگذاری بالایی برخوردارند و می‌توانند تحرکاتی را از خود نشان دهند که به راحتی آنها را به عنوان حریفی اصلی برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کند.

چهره‌های وابسته به محافل اپوزیسیون سیاسی، قبل و بعد از تماس نوشابه امیری نیز تلاش‌هایی را انجام دادند تا با برخی از افراد در داخل کشور به هر نحوی از انحا گفتگو کنند و با جنجال سازی بر سر این گفتگو‌های تلفنی، هدف خود در نشان دادن تاثیرگذاری در داخل فضای ایران را هرچه بیشتر عملی کنند.

تلاش‌هایی که البته عموماً نتیجه بخش نبود و هوشیاری برخی چهره‌ها و اصحاب رسانه مانع از تحقق کامل این هدف دشمن شد.

پس از نوشابه امیری، این، مسیح علی نژاد، دیگر خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی بود که توانست قلاب خود را با طعمه فیلم جدایی نادر از سیمین به داخل فضای رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بیاندازد.

این خبرنگار فعال در فتنه سال 88 و وابسته به محافل ضد انقلاب، در نیمه‌های فروردین امسال بعنوان یک شهروند معمولی با خبرگزاری فارس تماس گرفت و پس از گفتگویی چند دقیقه‌ای با یکی از خبرنگاران این خبرگزاری پیرامون اشتباهی که در ترجمه خبر مربوط به صحبت‌های کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین رخ داده بود، تماس خود را قطع کرد.

او نیز بلافاصله با عمل به نسخه‌ای شبیه آنچه که نوشابه امیری انجام داده بود، فایل صوتی صحبت‌های خود با خبرنگار را در فضای اینترنت منتشر کرد و البته رخداد مهم و قابل تاملی که در ادامه رخ داد این بود که رسانه‌های ایران، به این مسئله نیز واکنش‌های وسیعی نشان دادند.

روی دیگر سکه آن بود که حمله پارتیزانی یک خبرنگار ضد انقلاب توانسته بود پوشش وسیعی در رسانه‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران بیابد.

تعبیر این رخداد تنها یک چیز بود و آن اینکه مخاطبان به ناگاه احساس می‌کردند رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب لابد تا آن اندازه مهم و تاثیرگذار هستند که اندک کنش‌های آنها نیز اینچنین مورد توجه رسانه‌های کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی ایران قرار می‌گیرد.

این رسانه‌های ضد انقلاب که فارسی سخن می‌گویند

دشمن همواره اصلی‌ترین تاکتیک‌ها و خبرهای قابل انتشار خود علیه جمهوری اسلامی ایران را نه در سایت‌های فارسی زبان ضد انقلاب که در وهله اول در رسانه‌های مطرحی همچون رویترز، سی‌ان‌ان، الجزیره و ... منتشر می‌کند.

آمریکا و رژیم صهیونیستی با انتشار مفاهیم ضربه زننده در رسانه‌های مختلف، همواره برای پررنگ سازی یک مفهوم و فرستادن پالس‌های معنادار به داخل ایران سود برده‌اند. (نکته‌ای که یک راهبرد اصولی در اعمال قدرت نرم محسوب می‌شود.)

اما این تمام نقشه نیست. آنها با انتشار مفاهیم مورد نیاز خود در رسانه‌های انگلیسی زبان به دنبال تسخیر مغز خواص و قشرهایی مثل دانشگاهیان، مسئولان و اصحاب رسانه هستند.

پس برای حمله به اذهان افکار عمومی و هدف گرفتن قاطبه مردم چه کاری باید انجام داد؟

در اینجاست که سایت‌ها و رسانه‌های فارسی زبان به کمک دشمن می‌آیند. رسانه‌هایی که گاه مطالب تولید شده در رسانه‌های لیدر خود را پس از چند ماه ترجمه کرده و با رویکردی جدید آن را منتشر کنند. (کاری که روزنامه شرق نیز به گواه اسناد موجود با تاسی از الجزیره در داخل ایران انجام می‌دهد)

در اینجاست که اگرچه شاید عده‌ای خیال می‌کنند که جنگ مفاهیم مثلاً از لحظه انتشار یک خبر در بی‌بی‌سی فارسی شروع شده اما حقیقت آنست که جامعه هدف با پروسه‌ای مواجه شده است که چندین ماه از آغاز آن می‌گذرد.

برای این مقوله اشاراتی پیرامون چرایی شنیده شدن برخی صداها در مخالفت با گشت‌های ارشاد و یا تاکیداتی که همواره روزنامه شرق و برخی‌ چهره‌ها در ایران بر "بهار عربی" دارند، کافیست.

در واقع افسران و فرماندهان جنگ نرم که اکنون در فضاهای مختلف مشغول دفاع از مقولاتی مثل اهمیت طرح امنیت اخلاقی و یا دروغ بودن برخی ادعاهای غرب علیه جمهوری اسلامی هستند؛ باید علت برخی مخالفت‌ها با خود در داخل کشور! و گاه از میان چهره‌های دوست را در همین آغاز شدن جنگ مفاهیم از زمانی دورتر از آنچه تصور می‌کنند جستجو کنند.

ضمن آنکه تند و تیزتر شدن آتش این جنگ مفاهیم را نیز باید در آنجا جست که برخی به صورتی ناخواسته اقدام به با اهمیت نشان دادن مطالب رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب کردند.

و سرانجام تکذیب مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با مرسی توسط یک رسانه فارسی زبان

شاید الان هم برای انجام طرحی دوباره در جهت بی اهمیت کردن رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب و نشان دادن قصد و نیت آنها در فتنه‌گری علیه مردم ایران دیر باشد.

اکنون این خبرگزاری بی‌بی‌سی فارسی است که علیرغم آنکه همه به وابستگی آن به محافل جاسوسی و صهیونیستی اذعان می‌کنند اما از گرد راه می‌رسد و به راحتی مصاحبه خبرگزای فارس با رئیس جمهور جدید مصر را از قول یک سخنگوی جعلی تکذیب می‌کند.

به راستی آیا بی‌بی‌سی فارسی نمی‌دانسته که با یک مقام جعلی در حال گفتگوست؟

یا اینکه می‌دانسته اما قدرت آن را داشته است که با تکذیب مصاحبه فارس به سمت بی ‌اثر سازی گفتگوی مرسی در افکار عمومی جهان حرکت کند و هر هزینه‌ای را نیز با قدرتی که در ناآگاهی‌ها به دست آورده جبران کند.

بی بی سی فارسی در ابتدا یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات غلط.

اما چه شد که آن سایت ضد انقلاب بی اثر اینگونه از راه می‌رسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس جمهور مصر را تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانه‌های جهان و یک رسانه‌ داخلی! نیز قرار می‌گیرد؟

چه کسی این قدرت را به یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب و چند خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی داد که اینچنین تاثیرگذار شوند؟!

تاثیرگذاری‌ای که البته فقط به تکذیب خنده‌دار مصاحبه خبرگزاری فارس نیز منوط نمی‌شود و در اقدامی جدید، سایت بی‌بی‌سی فارسی نظرسنجی یک شبکه خبری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را نیز تکذیب می‌کند و البته این تکذیب نیز با واکنش آن شبکه مواجه می‌شود.

و نکته آنجاست که شاید پرونده‌ای که سبب تاثیرگذاری محدود بی‌بی‌سی فارسی شد بزودی شامل سایت‌های دیگری مثل بالاترین، زمانه، جرس و ... نیز بشود و آن روز است که دیگر به جای جنگ با کانون‌های اصلی مخاصمه باید با پیشقراولان کم‌اهمیتی مثل سایت‌های یاد شده مقابله کرد و از دفاع و حمله در برابر جبهه اصلی دشمن بازماند.

حرف و نکته در این باب بسیار است.

زحماتی که شاید از دست برود

جوانان حزب اللهی کشور در وادی رسانه، توانستند در سال 88 نقاب را از صورت رسانه‌های ضد انقلاب کنار بزنند. نقابی که اگر دوباره بر صورت این رسانه‌ها و گردانندگان آنها قرار گیرد مشخص نیست چه هزینه‌ای باید برای آگاه‌سازی افکار عمومی در این رابطه پرداخته شود.

دشمن پشت دروازه‌ها

دشمن اصلی ما نه سایت‌های خرد و کوچکی مثل بی‌بی‌سی فارسی، روز، خودنویس و بالاترین که رسانه‌های دیگری هستند که همواره از مردم بحرین با عنوان روستائیان! یاد می‌کنند، از بیداری اسلامی با لفظ "بهار عربی" یاد می‌کنند، به انقلاب اسلامی مردم مصر لقب "انقلاب فیس بوکی" می‌دهند و در تصاویر خود، عامل اصلی تمام حرکت‌های ملی و انقلابی در ایران اسلامی را "زنان" نشان می‌دهند.

دشمنان اصلی ما در حالی ایادی و تیرهای یکبار مصرف خود را در سایت‌هایی مثل بی‌بی‌سی فارسی و بالاترین و صدای آمریکا علیه ما روانه می‌کنند که خود در پشت کلمات لاتین و در رسانه‌های بزرگ دنیا نشسته و اسلام ناب را هم مصدر با طالبانیسم و خشونت نشان می‌دهند، زنان را عامل اصلی بیداری اسلامی معرفی می‌کنند و از جوانان جمهوری اسلامی ایران با عنوان نسلی می‌نویسند که از ارزش‌های انقلابی بریده‌اند.

و اکنون انتخاب با ماست. با بی‌بی‌سی انگلیسی، رویترز، فاکس نیوز، ام.بی.سی و الجزیره و سی‌ان‌ان بجنگیم یا با سایت‌های کم اهمیتی مثل بی‌بی‌سی فارسی، روز، بالاترین و صدای فارسی آمریکا...!


 

 

 




تاریخ: شنبه 17 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

اصلاح طلبان مدعی سپاه شدند!

 

هفته نامه اصلاح طلب ' آسمان ' در پرونده‌ای ویژه ضمن بررسی ارتباط اصلاح‌طلبان با ارگان سپاه، 90 درصد از فعالین اصلاح طلب را از نسل شهدای بزرگواری همچون همت، باکری ، جهان آرا و بروجردی دانست.

هامون به نقل از محدوده:

هفته نامه " آسمان " وابسته به جریان اصلاح طلب درگزارشی به بررسی ارتباط اصلاح طلبان و نهاد انقلابی سپاه پاسداران پرداخته است.


به گزارش گروه سیاسی " محدوده"، در این پرونده ویژه هفته نامه "آسمان" ضمن حمله به ارکان های حال حاضر سپاه و تحریف تاریخ این نهاد انقلابی تا جایی پیش می رود که ابراهیم یزدی را به عنوان مبدع این نهاد معرفی می کند و دربخش دیگر با انتشار مطالبی تأمل برانگیز، حوادث سه سال گذشته را سبب جابجایی صف های بسیاری در سیاست ایران ارزیابی کرده که آن را به صورت تلویحی نشان دهنده خروج پاسداران طرفدار اصلاحات از از عرصه سیاسی عنوان می کند.


این هفته نامه مدعی شده است که گروه هایی " اصلاح طلبان" که سابقه طولانی در پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در جنگ با دولت بعث عراق و استقرار و تثبیت دولت جمهوری اسلامی داشته اند، با تهمت و همسویی با مخالفان انقلاب مواجه شده اند.


هفته نامه " آسمان " همچنان مدعی شده است چهره هایی که خالی از سابقه مبارزه انقلابی ، دفاع از میهن و اقبال سیاسی – اجتماعی در دهه اول حیات جمهوری اسلامی بودند امروزه مدعی تفسیر انحصاری از انقلاب و جنگ و نظام سیاسی هستند.
در ادامه بحث "اصلاح طلبان و نسل اول سپاه پاسداران"این هفته نامه اصلاح طلب، فرماندهان سپاه مانند شهید بروجردی ،شهید باکری، شهید همت و جهان آرا و نسل اول سپاه پاسداران را به نوعی اطلاح طلب معرفی کرد و به مقایسه با فرماندهانی که بعد از جنگ " صفارهرندی، میرکاظمی، جواد منصوری و پرویزفتاح" فعالیت سیاسی داشتند پرداخت و عملکرد آنها را مورد نقد و بررسی قرار داد.


این هفته نامه در ادامه در گفتگو با برخی از چهره‌های اصلاح طلب که سابق حضور در سپاه پاسدارن را دارند 90درصد اصلاح طلبان را افرادی معرفی می کند که از نسل فرماندهان شجاع و ولایت مداری همچون باکری ، همت وجهان آرا هستند.

 

گفتنی است این هفته نامه همچنین با دستاویز قرار دادن این گزارش ضمن گفتگو با برخی چهره های فعال در فتنه ۸۸ کوشید تا تاسیس سپاه توسط اصلاح طلبان را شناسنامه این جریان عنوان کند.

 

 


 

حمله همزمان هکرها به سایتهای شاباک، موساد و دولت اسرائیل

برخی از پایگاههای اینترنتی مهم دولت اسرائیل و مراکز امنیتی آن، روز شنبه مورد حمله هکرها قرار گرفته و هک شدند.
هامون به نقل از محدوده:
از مهمترین این پایگاههای اینترنتی می‌توان به وبسایت  وزارتخانه‌های: دفتر نخست وزیری، وزارت دارایی، وزارت امور داخله، و نیروی دفاعی اسرائیل، ارتش صهیونیستی و سازمانهای اطلاعاتی «شاباک» و «موساد» اشاره کرد.

 

کعبی: خاتمی جزء سران فتنه است

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه خاتمی جزء سران فتنه است گفت: برای بازگشت او به صحنه سیاسی کشور نظام باید تصمیم بگیرد.

هامون به نقل از محدوده:

آیت‌الله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، درباره اظهارنظر اخیر محمد خاتمی و حمایت او از سران فتنه، گفت: فتنه‌گران و سران آنها به نظام، ملت و رهبری ظلم کردند و رأی ملت را نادیده گرفتند و به مثابه پایگاه نظام دشمن عمل کردند از این رو حمایت از این جمع خطای بزرگی به حساب می‌آید.

وی با اشاره به اینکه هیچ نظامی حتی لیبرال دموکراسی این گونه اقدامات را تحمل نمی‌کند، افزود: جمهوری اسلامی ایران با سران فتنه برخورد حداقلی کرد. از این رو حامیان این افراد از جمله خاتمی باید به فکر گذشته باشند و اگر قصد بازگشت به نظام را دارند از اینگونه اظهارنظرها خودداری کنند، زیرا ملت و مسئولین فتنه‌گران را خوب می‌شناسند.

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه خاتمی جزء سران فتنه است خاطر نشان کرد: برای بازگشت او به صحنه سیاسی کشور نظام باید تصمیم بگیرد.


 

صادق زیباکلام : اصلاح‌طلبان زیر صفر هستند

صادق زیباکلام در گفتگو با هفته‌نامه "مثلث" ضن واکاوی شرایط اصلاح‌طلبان برای شرکت انتخابات ریاست جمهوری، گفت: سران اصلاحات از لحاظ برنامه و سازماندهی برای انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، زیر صفر هستند.
هامون به نقل از محدوده:
وی افزود: متاسفانه در راس جریان اصلاحات کسی به نام آقای خاتمی قرار گرفته، این فاجعه است که ایشان بدیهی‌ترین تصمیمات را نمی‌تواند اتخاذ کند
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه در حال حاضر نام دو جین آدم از جریان اصلاحات برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری مطرح است، گفت: همانند انتخابات ریاست‌جمهوری نهم، اصلاح طلبان با کاندیداهای متعدد در انتخابات سال آتی حاضر می‌شوند.

 

قویترین سرویس اطلاعاتی جهان

استاندار آذربایجان غربی گفت: سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی  ایران قوی‌ترین سرویس جهان است و این از افتخارات نظام است.

هامون به نقل از محدوده:

وحید جلال زاده یکشنبه شب در جلسه شورای اداری آذربایجان غربی که با حضور قائم مقام وزارت اطلاعات در سالن شماره یک استانداری آذربایجان غربی برگزار شد، اظهار داشت: هیئت دولت در ادامه سفرهای استانی خود تا فرا رسیدن ماه رمضان و یا پس از ماه مبارک به استان آذربایجان غربی سفر می‌کند.

وی با بیان اینکه باید تا سفر هیئت دولت به استان پروژه‌های مصوب سفرهای قبلی تعیین تکلیف شوند، تصریح کرد: در برخی از پروژه‌ها باید اعتبارات ملی به همراه اعتبارات استانی تامین شود که در این راستا منتظر تزریق اعتبارات ملی هستیم تا پس از آن اعتبارات استانی را به این پروژه‌ها تزریق کنیم.

جلال زاده با بیان اینکه برای تمام پروژه‌های به تصویب رسیده در سفرهای قبلی هیئت دولت به استان اعتبارات مورد نیاز تخصیص یافته است، افزود: 48 پروژه در قالب پروژه مهرمانگار در استان داریم که تسریع در روند اجرای آن‌ها در دستور کار قرار دارد.

وی اعلام کرد: انتظار ندارم مدیران دستگاه‌های اجرایی از طریق وزارتخانه‌ها به دنبال اعتبارات مورد نیاز برای اجرایی کردن پروژه‌های خود که در طرح مهر ماندگار قرار دارند، اقدام کنند چرا که تنها انتظاری که در این زمینه داریم اهتمام جدی و هر چه بیشتر مدیران برای اجرایی کردن این طرح‌ها است.

نقش مردم در جشن‌های دینی کمرنگ شده است

استاندار آذربایجان غربی گفت: با توجه هر چه بیشتر مسئولان به جشن‌های مذهبی در سال‌های اخیر نقش مردم در برگزاری این جشن‌ها کمرنگ‌تر شده است.

جلال زاده اظهار داشت: مردم نقش قبلی خود را در برگزاری جشن‌ها نسبت به گذشته کمرنگ کرده‌اند چرا که مسئولان بیشتر به این موضوعات توجه می‌کنند.

وی با بیان اینکه دولت و رسانه‌ها اسلامی هستند و خود را مقید به اسلام می‌دانند و براین اساس در جشن‌ها به خوبی ظاهر می‌شوند، تصریح کرد: باید تک تک زنان و مردان جامعه این حس را داشته باشند که در جشن‌ها مشارکت داشته باشند.

جلال زاده با تاکید بر فرماندارها مبنی بر برگزاری هر چه باشکوه‌تر جشن‌های نیمه شعبان، افزود: فرماندارها تلاش کنند با تحرک و قدرت بیشتری این میلاد را با شکوه‌تر از سال‌های قبل برگزار کنند.

سرویس اطلاعاتی ایران قوی‌ترین سرویس جهان است

استاندار آذربایجان غربی با اشاره به نام‌گذاری امروز به عنوان روز سربازان گمنام، گفت: تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رقبای خود در این سه دهه ایستادگی کرده و خواهند کرد.

جلال زاده اظهار داشت: آنتن‌های شبکه های ماهواره‌ای استکبار خبرسازی و نظرسازی کرده و فکر را شکل می‌دهند و در این میان رسانه‌های جمهوری اسلامی در این عرصه خوب ظاهر شده و به وظیفه خود به خوبی عمل کرده اند.

وی با اشاره به صحت اخبار منتشره از رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد: تمام دنیا وقتی می‌خواهد به اخبار قابل اعتماد دسترسی یابد به رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران مراجعه می‌کند.

جلال زاده با اشاره به سرویس اطلاعاتی قوی ایران، اعلام کرد: سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قوی بوده و در برابر سرویس اطلاعاتی تمام دشمنان ایران ایستادگی کرده است.

وی تصریح کرد: امروز قوی‌ترین و زبده‌ترین سرویس اطلاعاتی در جمهوری اسلامی موجود است چون چاشنی ایمان به خدا در این سرویس وجود دارد.

جلال زاده با اشاره به ویژگی وزیر اطلاعات، افزود: مجتهد بودن از ویژگی‌هایی است که در این زمینه فقه و روش پیامبران مد نظر قرار گرفته است.

با حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتیم

استاندار آذربایجان غربی در بخش دیگری از سخنان خود به 17 برابر رشد علم در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: ملت ایران این ظرفیت را دارد که از عهده کارهای بزرگ برآید.

جلال زاده با بیان اینکه هویت یک ملت دستاورد قرن‌ها تلاش است، تصریح کرد: در تاریخ وقتی ملتی می‌خواهد مسیر خود را تغییر دهد قرن‌ها طول می‌کشد ولی در ایران اسلامی در 32 سال کارهایی انجام گرفته است که سایر ملت‌ها باید قرن‌ها وقت می‌گذاشتند تا به این بالندگی برسند.

وی اعلام کرد: با ایجاد حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفته‌ایم.

جلال زاده ادامه داد: زمانی که به شاخص‌های رشد، توسعه و پیشرفت کشور نگاه می‌کنیم به خوبی می‌توانیم رشد و بالندگی را پس از انقلاب مشاهده کنیم.

 




تاریخ: دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

توحش مدرن از نوع حقوق بشر آمريكايي

امروز 12 تير ماه برابر با سالروز جنايت آمريكا در خليج فارس و كشتار 290 مسافر بي‌گناه توسط ناو "یواس‌اس وینسنس" نیروی دریایی آمريکاست؛ جنايتي كه آمريكا با اعطاي مدال به ناخداي اين ناو، پرده‌اي ديگر از توحش آمريكايي تحت لواي ادعاي حقوق بشر را در معرض ديد جهانيان قرار داد.

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:

امروز 12 تيرماه برابر است با سالروز جنايت آمريكا در خليج فارس، جنايتي كه با گذشت سال‌ها پيگيري ايران در مجامع بين‌المللي دولتمردان آمريكا پاسخي در اين مورد نداده‌اند.

پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی "ایران‌ایر" با شناسه «IR655» از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو "یواس‌اس وینسنس" متعلق به نیروی دریایی  آمريکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. در هنگام وقوع این حادثه، رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان بود.

**دولت آمريکا کاسه داغ تر از آش

تنگه هرمز یکی از راهبردی‌ترین آبراه‌های بین‌المللی کشتیرانی در جهان به شمار می‌آید. تمام کشتی‌ها برای عبور از این آبراه، براساس قانون اساسی دریاها باید از خطوط دریایی که در آب‌های ایران و عمان است عبور کنند.

جمهوري اسلامي ايران طبق قانون در طول جنگ ایران و عراق، کشتی‌های باری رابازرسي مي کرد  تا از ورود کالاهای قاچاق به عراق جلوگیری کند و آمريکا نيز که هميشه کاسه داغتر از آش است با شروع  جنگ ايران و عراق، ناو جنگی یواس‌اس وینسنس خود را با ادعاي نظارت بیشتر بر جنوب خلیج فارس به منطقه فرستاد. این ناو دارای پیشرفته‌ترین سامانهٔ دفاعی به فرماندهی

ناخدا ویل راجرز بود که در تاریخ ‎۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۲۵ آوریل ۱۹۸) از کالیفرنیا حرکت کرده و در ۸ خرداد (۲۹ مه) به بحرین رسید.

** كالبد شكافي يك جنايت

روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‌بینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر و ۱۶ خدمهٔ پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر می‌شدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند.

کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیماي ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت در ۱۰:۱۷ صبح به وقت رسمی ایران، از فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بین‌المللی دبی به پرواز خود را آغاز كرد،  مدت پرواز تا دبی ۲۸ دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‌گیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان  پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راه‌های هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت .

چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام«مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.

ناو جنگی وينسنس آمریکا در خلیج فارس مستقر شده بود ایچنرمارک قلب این رزم‌ناو به شمار می‌رفت كه وظيفه اصلي آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور هم‌زمان و کنترل آتش آنها بود، هم‌چنین این رزم ‌ناو به موشک زمین‌به‌هوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.

ساعت ۱۰:۲۲صبح ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آبهای ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو و در آب‌های خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شد ولی آنها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بلافاصله ستاد حوادث استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند. محل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران‌ایر در تنگه هرمز واقع در خلیج فارس بود.

بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‌اند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده‌، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد . مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران خارج از مسیر هوایی پرواز داشته و رزم ‌ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است.

**گزارش گروه حقیقت‌یاب ایکائو

در جلسهٔ فوق‌العاده شورای ایکائو (سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴( ژوئیه ۱۹۸۸ (‎۲۳ تیر ۱۳۶۷ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقت‌یاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده‌، تشکیل شود.

فرمانده ناو وينسنس ادعا کرده که به هواپيماي ايرباس ايراني  اخطار داده اما اصولا اخطار مخصوص هواپيماهاي جنگي است نه هواپيماهاي مسافربر و حتي اگر اخطاري هم داده شده اصولا اين هواپيماها تجهيزات لازم براي شنيدن  اخطار نظامي را که مخصوص هواپيماهاي نظامي است ندارند.

همچنين در گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص شده که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عده‌ای هواپیما را یک هواپیمای مسافربری و عده‌ای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی کرده اند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ است، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: «هواپیما مسافر بري  است، صبرکنید.» در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفته‌است که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ویل راجرز، ناخدای ناو وینسنس تصمیم می‌گیرد که موشک خود را پرتاب کند.

**اظهارات متناقض مقامات آمريکايي درباره اين حادثه

دولت آمریکا که در وارونه نشان دادن حقايق تبحر خاصي دارد درباره اين حادثه مدعي شد که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک کرده است.

نماینده‌ایالات متحده در سازمان بین‌المللی هواپیمائی در جلسه فوق‌العاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بوده و کشتی‌های مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری! که بي پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از خود مجبور به شليك موشك مي شود.

در گزارش نهایی هیئت گروه حقیقت‌یاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بین‌المللی پیش‌بینی شده پرواز می‌کرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت.

ناو وینسنس می‌توانست با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرنده‌های خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت می‌شود (نه یک هواپیمای دیگر) اما مقامات آمريکايي  فقط به اين مسئله اکتفا کردند که به ايرباس هشدار داده اند!

** پرده برداري از تناقض گويي هاي آمريكا

ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود می‌فرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی می‌کردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ می‌توانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند زیرا هواپیماهای اف ۱۴ ایران مجهز به سلاح‌های هوا به زمین نبودند و اف ۱۴های موجود در پایگاه‌های ششم و نهم شکاری بوشهر و بندرعباس هم، فقط برای دفاع از نفتکش‌های ایرانی و مقابله با حملات هوایی علیه آن نفکش‌ها به پرواز درآورده می‌شدند و پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی بعهده گردان‌های فانتوم اف-۴ بود. اپراتورهای رادار ناو هواپیما بر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جت‌های جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال می‌توانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست می‌کرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند.

کاپیتان دیوید کارلسون، فرماندهٔ ناو سایدز که در زمان حادثه در نزدیکی ناو وینسس قرار داشت، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبه‌ای با دیوید فیسک، نابودی هواپیمای ایرانی به درست راجرز را «نقطهٔ اوج پرخاشگریِ وحشتناک کاپیتان راجرز دانست که از ۴ هفتهٔ قبل شروع شده بود». منظور کاپیتان کارلسون، حادثه‌ای بود که در ۲ ژوئن (‎۱۲ خرداد ۱۳۶۷)، تنها ۴ هفته پیش از نابودی پرواز ۶۵۵ اتفاق افتاد. وي گفت که در آن حادثه، ناو وینسنس بیش از حد به یک ناوچهٔ ایرانی، که در حال انجام بازرسی «قانونی» از یک کشتی بود نزدیک شد. ناو وینسنس یک بالگرد را به فاصلهٔ ۲ تا ۳ مایلی ناوچهٔ ایرانی فرستاد (در صورتی که براساس قانون، حداقل باید در ۴ مایلی ناو ایرانی قرار می‌گرفت.) و سپس بر چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود. کاپیتان کارلسون در این باره گفت: «چرا کاپیتان راجرز بر قایق‌ها آتش گشود؟ او کار هوشمندانه‌ای انجام نداد.» کاپیتان کارلسون دربارهٔ نیروهای ایرانی درگیر در حاثهٔ ۲ ژوئن گفت: «آن‌ها بسیار حرفه‌ای عمل می‌کردند و تهدید آمیز نبودند» وي همچنین اضافه کرد: «سیگنال‌های نیروهای نظامی ایران کاملاً واضح بود و جایی را برای اشتباه باقی نمی‌گذاشت». وقتی راجرز اعلام می‌کند که می‌خواهد هواپیمای ایرانی را سرنگون کند کارلسون دوباره مونیتورهای ناوش را بررسی می‌کند و به خدمه‌اش می‌گوید: «این هواپیما که داره اوج می‌گیره؛ ارتفاعش هم که ۷،۰۰۰ فوته! معلوم هست راجرز داره چه غلطی می‌کنه؟». اما با این وجود کارلسون با خود می‌گوید که شاید راجرز اطلاعات بیشتری داشته باشد، بی‌خبر از این که راجرز به اشتباه فکر کرد که هواپیما در حال شیرجه‌زدن بود.

جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد:

ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان ! کم‌تجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود می‌آورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمی‌شد.

**اعطاي مدال براي نديده گرفتن حقوق يك ملت

دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمی‌داد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب می‌شد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند!

** تجلیل از خدمه ناو وینسنس

تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، به‌خاطر تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند. مدال نیروی دریایی آمریکا اغلب به کارهای قهرمانی و یا خدمات شایسته داده می‌شود. مدال مبارزه به کسانی داده می‌شد که می‌توانستند با «سرعت و دقت آتش بگشایند».با این وجود، روزنامهٔ واشینگتن پست در مقاله‌ای در سال ۱۹۹۰ نوشت که مدالی که به خدمهٔ ناو وینسنس داده شد به خاطر سفرهایشان از سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین برخوردهای آن‌ها با قایق‌های تندروی جنگی ایرانی بود.

در سال ۱۹۹۰ ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، به‌خاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس دریافت می‌کند». راجرز در حالی مدال لیاقت را دریافت می‌کرد که در مراسم تجلیلش هیچ اشاره‌ای به سرنگون کردن پرواز ۶۵۵ ایران ایر نشد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالی‌رتبه‌ای داده می‌شود که بتوانند مأموریت‌هایشان (به ویژه مأموریت‌های دشوار) را با موفقیت بگذرانند ویا از آخرین سفرشان پیش از بازنشستگی بازگردند.

**قطعنامه 616 شورای امنیت

جمهوری اسلامی ایران روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامه‌ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت پس ازاستماع سخنان ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ ۲۹/۴/۱۳۶۷طرح قطعنامه‌ای پیشنهادی را تصویب کرد كه متن قطعنامه به شرح زیر است:

شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران و سخنان نماینده‌ایالات متحده آمریکا با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بین‌المللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم گردیده‌است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه با بازرسی بی‌طرفانه در منطقه خلیج فارس تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام کرد:

1- تأسف عمیق خود را از ساقط کردن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم‌انگیز جان انسانهای بی‌گناه ابراز می‌دارد.

2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده‌های قربانیان سانحه غم‌انگیز و دولت‌ها و کشورهای آنان اعلام می‌دارد.

3- از تصمیم سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال می‌کند.

4- از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست می‌کند که در همه شرایط، مقررات و رویه‌های سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.

6- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او کند.

بر اساس اين گزارش؛ جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد اما هنوز دولتمردان آمريكا هيچ غرامتي به كشورمان پرداخت نكرده اند. سالها از اين جنايت مي گذرد بدون اين كه حتي در سالروز اين فاجعه ابراز تاسفي از سوي مقامات آمريكايي اعلام شود!

 

نظر حدادعادل درباره دیدارهای خاتمی

غلامعلي حدادعادل در مورد ديدار خاتمي با جريان اصلاحات گفت: ما به آنها كاري نداريم، آنها خودشان مي‌دانند. فعلا اجازه دهيد كه ما مسائل اصولگرايان را دنبال كنيم.

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:

نماينده مردم تهران، همچنين در پاسخ به اين پرسش كه نيروهاي تندروي اصلاح‌طلب چه ضربه‌اي به اين جريان زده‌اند، تصريح كرد: پاسخ شما همان جواب آقاي خاتمي است يعني راضي نيستند از اين تندروي‌ها. به تعبير ديگر در داخل اصلاح‌طلبان، خودشان مي‌دانند كه اين تندروي‌ها چقدر براي كشور و انقلاب مضر بود.

حدادعادل تاكيد كرد كه در مجلس نهم بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم تشكيل بود.

نماينده مردم تهران در حاشيه جلسه علني امروز مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا در مورد ضرورت تشكيل كميته مشترك بين دولت و مجلس گفت: همواره در دوره‌هاي گذشته كميته مشتركي بين دولت و مجلس تشكيل مي‌شد تا مسائل بين دولت و مجلس در كارگروه‌هاي مشترك به مشورت گذاشته شود كه از اين طريق به نمايندگان كمك مي‌شد تا براي تصميم‌گيري بهتر امور را به پيش ببرند.

وي تاكيد كرد كه در اين دوره مجلس و مجالس آينده بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم وجود داشته باشد.

اين عضو فراكسيون اصولگرايان در پاسخ به پرسش ديگري در مورد رياست اين فراكسيون گفت: هنوز بحث فراكسيون اصولگرايان به انتخاب رييس نرسيده و ما در مرحله تدوين اساسنامه هستيم. انتخابات رييس و هيات رييسه فراكسيون بعد از تصويب اساسنامه صورت مي‌گيرد.

حدادعادل در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني براينكه آيا شما براي رياست فراكسيون كانديدا مي‌شويد،‌ گفت: بعد از تصويب اساسنامه پاسخ شما را مي‌دهم.

وي در عين حال گفت: هنوز تعداد اعضاي فراكسيون اصولگرايان مشخص نيست و ما مثل هر فراكسيون ديگري به دنبال جذب تعداد بيشتري از اعضا هستيم.

اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين فراكسيون همچون دوره هشتم با قوت كارها را به پيش مي‌برد گفت: ما هيچ تغييري در اصولگرايي نداديم. اصولگرايي، همان اصولگرايي است كه در گذشته بوده است و ما بر همين اساس از همه دعوت كرديم تا در اين فراكسيون باشند. قصدمان ايجاد تفرقه نيست.

وي ادامه داد: ما ادامه اصولگرايي در مجالس هفتم و هشتم هستيم و در همان مسير كارهايمان را سوق مي‌دهيم.

نماينده مردم تهران در مجلس در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه تدبير مجلس براي كنترل گراني چيست، گفت: مجلس معمولا در مسائل كلان اقتصادي دخالت مي‌كند و كمتر اتفاق مي‌افتد كه با يك مصوبه مجلس، نرخ ارزاق و كالاها به سرعت تغيير كند. بر اين اساس مي‌توان گفت كه تاثير تصميم‌گيري‌هاي دولت و وزارتخانه‌ها در تعيين نرخ‌ها اثرش زودتر مشخص مي‌شود.

حدادعادل اضافه كرد: مجلس در تصويب قوانين بودجه و مسائل كلان اقتصاد تاثير دارد، البته اگر احساس كند كه براي كاهش گراني بايد قانوني وضع كند، مطمئنا اين آمادگي در بين نمايندگان وجود خواهد داشت.

وي در پاسخ به پرسش ديگري در مورد پيگيري‌هاي مجلس براي كاهش گراني گفت: مجلس در همين رابطه به تعدادي از وزرا تذكر داده تا اقداماتي انجام دهند. البته آنها اقداماتي را انجام دادند كه آثار ارزاني و كاهش قيمت‌ها در برخي اقلام ديده مي‌شود.

نماينده مردم تهران همچنين تاكيد كرد: البته بخشي از افزايش قيمت‌ها و گراني‌ها در كنار احتياج ويژه به مديريت جزئي از نقشه‌هاي دشمنان و تحريمي است كه بر ما تحميل كرده‌اند به طوري كه بي‌بي‌سي بعد از هر برنامه‌اي كه در داخل كشور براي كاهش گراني اجرايي مي‌شود، بلافاصله با تشكيل ميزگردي خلاف آن موضوع را انعكاس مي‌دهد. اين كارها نشان مي‌دهد كه بخشي از گراني توسط دشمن تبليغ مي‌شود.

اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در پاسخ به پرسشي در مورد واحد آكسفورد دانشگاه آزاد و پيگيري‌هاي اين كميسيون گفت: مطمئنا اگر اين موضوع در دستور كار كميسيون قرار گيرد آن را بررسي مي‌كنيم.

در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ديگري در مورد تغييرات ايجاد شده در بدنه دولت به طور مثال در مورد احتمال تغييراستاندار تهران گفت: اين جزء اختيارات دولت است و ما هم در اين حيطه نيستيم كه بخواهيم در مورد تصميم‌‌گيري‌هاي دولت واكنش نشان دهيم.

حدادعادل افزود: البته در اين رابطه واكنش‌هايي هم وجود دارد ولي باز هم جزء اختيارات دولت است. البته ما هشت سال است كه عادت كرده‌ايم به تصميم‌گيريهاي غيرقابل پيش‌بيني دولت آقاي احمدي‌نژاد.

به گزارش ايسنا، نماينده مردم تهران در پاسخ به پرسش ديگري در مورد افزايش قيمت‌ها و اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها در سال جاري، گفت: در مورد قيمت نان يك تصميم موردي گرفتند اما بعيد است كه با توجه به وضع پيش آمده، اجراي فاز دوم اين قانون اجرايي شود چرا كه قطعا به افزايش نقدينگي كمك مي‌كند و احتمالا گراني را دامن مي‌زند، البته مجلس در اين رابطه نيز موافق نيست.

نظر حداد درباره نامزدی در انتخابات

حداد عادل در پاسخ به این سؤال که شما برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می‌کنید اظهار داشت: حال برای این سؤال‌ها زود است.

اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص لزوم سفر اعضاي اين كميسيون به جزاير سه‌گانه با توجه به ادعاهاي مطرح شده گفت: تاكنون چنين چيزي در كميسيون مطرح نشده است اما مطمئنا بعد از طرح آن، در صورت مفيد و لازم بودن از آن پشتيباني خواهيم كرد.

همچنين خبرنگاري از حدادعادل پرسيد كه سازمان حج و زيارت اعلام كرده كه عربستان صدور ويزا براي حجاج ايراني را متوقف كرده است، با توجه به اين موضوع، آيا احتياج به اقدام و واكنش وزارت خارجه وجود ندارد؟حدادعادل در پاسخ گفت: طبعا وزارت خارجه اين موضوع را پيگيري خواهد كرد و اميدواريم بتوان در اين رابطه به راه‌حلي برسيم.

نماينده مردم تهران همچنين در مورد دليل تصميمش براي عضويت در كميسيون آموزش و تحقيقات، گفت: بنده به عنوان يك معلم دانشگاه و كسي كه سال‌ها در وزارت آموزش و پرورش خدمت كرده، علاقه داشتم كه از اين تجربه در حوزه آموزش و تحقيقات استفاده كنم و به همين دليل به عضويت اين كميسيون درآمدم. البته اكنون در ارتباط با اعضاي كميسيون فرهنگي نيز هستم.

به گزارش ايسنا، حدادعادل در ادامه با اشاره به انتخابات اخير رياست‌جمهوري مصر، ضمن تبريك به محمد مرسي و ملت مصر گفت: موفقيت اسلام‌گرايان در انتخابات رياست‌جمهوري با تكيه بر آراي مردم و نشاندن يك فرد بر كرسي رياست‌جمهوري مصر، يك پيروزي براي ملت مصر، مردم فلسطين و جهان اسلام است.

وي ابراز اميدواري كرد كه محمد مرسي بتوند خواسته‌هاي مردمي را كه به وي راي دادند جامه عمل بپوشاند.

حدادعادل اضافه كرد: اميدوارم كه آقاي مرسي بتواند در راه آرمان فلسطين و مصر و در مسير كمك به مردم مظلوم فلسطين قرار گيرد و بتواند پاسخ مثبتي به انقلاب مردم مصر و بيداري اسلامي بدهد.

وي در پيش‌بيني در مورد آينده روابط ايران و مصر گفت: با توجه به تحول صورت گرفته بين دو ملت بزرگ و كهن و باسابقه ايران و مصر، اميدواريم كه بتوانند همكاري بيشتري داشته باشند. مطمئنا اين همكاري به سود مصالح جهان اسلام در آينده خواهد بود.

 

دیدگاه رهبری درباره مخارج بی‌رویه در اعیاد مذهبی


مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره مخارج بی رویه در اعیاد، جشنها و مراسم مذهبی اعلام فرمودند.

هامون به نقل از محدوده:

در اعیاد اسلامی و مذهبی شور و شوقی همگانی کشورمان را فرا می گیرد. هر کسی به نوعی در این جشنها خود را سهیم می‌داند. در برخی موارد مشاهده می شود که سازمانها به عنوان شخصیت حقوقی و افراد به عنوان شخصیت حقیقی مخارج بی‌رویه و هنگفتی را در این مراسم هزینه می کنند.

اینکه چنین مخارج و هزینه‌هایی به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر می‌گذرد.

پرسش: در ماه پر برکت شعبان بعضاً دیده می شود برخی سازمانها به عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی و برخی افراد به عنوان یک شخصیت حقیقی منابع زیادی را برای برگزاری اعیاد و مخارج آن صرف می کنند. بیم آن می رود که چنین مخارجی به قیمت کاستن از برخی هزینه های مهم دیگر باشد. شرع چه حکمی برای مخارج بی رویه از سوی این سازمانها و افراد دارد؟

پاسخ: بطور کلى این گونه امور تابع قوانین و مقررات مربوطه مى‌باشد و تخلف از آن جایز نیست؛ و اگر منع قانونى نباشد، مانع ندارد.


 

 

حمایت ویژه سایت وابسته به صدا و سیما از بازیگر حامی فتنه !+اسناد


درانگیزه رسانه ملی هنوز نامشخص است!
انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است؟

سایت باشگاه خبرنگاران جوان صبح دیروز دراقدامی مشکوک صفحه اول خود را به خبر ویژه تبلیغاتی برای بازیگر حامی فتنه اختصاص داد .


در
به گزارش ندای انقلاب این پایگاه درخبر ویژه ای در سرویس باشگاه شبانه اش ، با مطرح کردن لیلی رشیدی بازیگر منزوی شده سینما و تلویزیون ، به انعکاس نظرات سیاه نمایانه وی در حوزه نظارت بر تولیدات هنرهای نمایشی پرداخت .
این در حالی است که لیلی رشیدی دختر داود رشیدی از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینما که بالتبع باید خود را در چهارچوب اعتقادات این مرز و بوم ببیند و همگام بامردم کشورش حرکت کند ، متاسفانه با عضویت در روم های ضد انقلابی فیس بوک وابسته به جریانهایی که بارها خباثت هایشان را با خیانت به آرمانهای این کشور به اثبات رسانده اند به اعتقادات فرهنگی و سیاسی اکثریت مردم دهن کجی می کند .
وی با تبلیغ وفعالیت در شبکه اجتماعی جاسوسی فیس بوک ، با ظاهری نامناسبت با فرهنگ و شرع ایران، جای این سوال را در ذهن هر مخاطب برجسته تر می کند که براستی هنرمندی که خود را از مردمش و آرمانهایشان جدا سازدو چشم بر حقیقت های جامعه خود ببندد در کدام مرتبه و جایگاه قرار خواهد داشت؟ 
در

این روم ها که اغلب با سیاه نمایی سعی در ایجادآشوب و نا امنی در کشور دارند بارها در فراخوانهای مضحکانه شان توسط همین مردم پر شورو حماسه آفرین با شکست های مفتضحانه ای روبرو گشته اند.
در

"لیلی رشیدی" چندی پیش نیز در مقابل سوال "مسیح علی نژاد " خبرنگار در خدمت دستگاه اطلاعاتی انگلیس در خصوص حضور پدرش در ژنو نیز گفته بود :" پدر من حامی نظام نیست و ما به نظام باج نمی دهیم ! 

در
گوشه ای از دوستان لیلی رشیدی


در
سایتها وبرنامه های ضد انقلاب،صفحات مورد پسند لیلی رشیدی!
آنچه که در ذهن مورد پرسش قرار می گیرد و تعجب اهالی متعهد رسانه ای را بر انگیخته است ، این است که انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است ؟

*به دلیل جلوگیری از اشاعه منکر برخی تصاویر محو شده است.


 

آغاز جنگ زعامت میان اطلاح طلبان|اکبرهاشمی،محمد خاتمی یا عبدالله نوری؟!


 

ازشکل گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته است.

اصلاح طلبان این ایام به چه می اندیشند؟.پایگاه اجتماعی آنان از چنان استحکامی برخوردار است تا بازگشت به قدرت را برایشان بار دیگر به ارمغان بیاورد؟.نحله ها و جریان های مختلف اصلاح طلب به تمامی دست در تشت پیمان فرو کرده و نغمه همراهی و اتحاد سر می دهند؟.لیدر و نیروی حاشیه ای این جریان چه کسی است؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها بی شک نگاهی به وضعیت موجود اصلاح طلبان می تواند ما را بیش از پیش یاری کند.
به لحاظ شکل گیری آرایش سیاسی در نزد اصلاح طلبان باید تاکید کردکه این جریان هم اکنون با چند طیف روبروست.این طیف ها که هریک برای زعامت ردا بر تن کرده و قبا بردوش کشیده اند عبارتند از:
۱- هاشمی رفسنجانی: وی که پیش از این مرارت ها و زخم ها از جریان اصلاح طلب کشیده و در مجلس ششم توسط آنان ترور شخصیتی شد گرچه در انتخابات ۸۴ با حمایت از سر ناچاری اصلاح طلبان روبرو شد ولیکن تا مدت ها به عنوان یک نیروی حاشیه ای در کنار اصلاح طلبان بسر می برد.در این میان و پس از انتخابات ۸۸ که خاتمی خویش را بیش از گذشته از در گرداب فتنه مغروق ساخت وی توانست به میانه میدان باز گرداند و اینک با جابجایی نقش خاتمی و اصلاح طلبان را به دنبال خود می کشاند.
وی در خصوص استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان بر انتخاب گزینه بینابینی تاکید دارد به این معنا که اصلاح طلبان می بایست بر روی گزینه های تکنوکرات مورد حمایت هاشمی رفسنجانی همچون ولایتی اجماع کنند.از دیگر سو عدم شرکت حزب کارگزاران در جلسات گروه های دوم خردادی را باید تاکید هاشمی بر پیگیری نظر خود عنوان کرد.

۲- سید محمد خاتمی: وی معتقد است عدم حضور اصلاح طلبان در عرصه به معنای خداحافظی همیشگی این جریان از عرصه سیاسی کشور می باشد.لذا وی بازگشت به درون نظام و فراهم آوردن بستر برای یک خیزش دوباره در سر می پروراند.
خاتمی همچنین این ایام از سویی تلاش می کند که به صورت بسیار ظریفی پالس هایی را برای نظام مبنی بر جداشدن خود از سبزها و براندازان، مخابره کند که تا کنون به لحاظ عمق ،استمرار و تکرار دفعات، همچنان با ضعف های محرزی روبروست.
وی از دیگر سو برای از دست ندادن ظرفیت فرقه سبز در فراز و نشیب های معناداری نیز سخنانی درباب میل آنان مطرح می کند تا ریزش سبزها از اصلاح طلب ها با تورتاکتیکی خاتمی به کمترین وضع ممکن برسد.
وی و برخی از یارانش تاکنون بر این باورند فارغ از نتیجه انتخابات باید مفاهمه را با نظام را در دستور کار خود داشت با دریافت فضای فعالیت بتوانند مجددا تجیهز شوند.

۳- عبدالله نوری: وی تلاش می کند تا با تشکیل اتاق فکر ضمن گرد آوردن ظرفیت سبزها و اصلاح طلبان به گونه ای ظریف از خاتمی نیز عبور کرده و وارد حاکمیت شود.وی بقدری برای نفوذ در حاکمیت تلاش دارد که ابایی از طرح گزینه حداقلی برای انتخابات نداشته و حمایت از گزینه های اصولگرایان که دارای همپوشانی با اصلاح طلبان هست را هم تجویز می کند.

باتوجه به شکل گیری طیف های مختلف در جریان اصلاح طلب در نگاه اول باید تاکید کرد که رقابت اصلی هم اکنون در خود جریان اصلاح طلب شکل گرفته که باید آن را «جنگ زعامت » نام نهاد.از دیگر سو نیز باید تاکید کرد که عمده اصلاح طلبان بر ناکامی خود در انتخابات آتی باور دارند ولیکن چند هدف عمده را پی گیری می کنند:
۱- طرح این نکته که نظام به دنبال حضور اصلاح طلبان در انتخابات است
۲- پاک کردن صفت فتنه از خود
۳- بهره گیری از فضای انتخابات برای ارتباط گیری دوباره با توده مردم
۴- سفید کردن خود از اقدامات فتنه ۸۸
۵- تلاش برای احیای تشکیلات خود

بی تردید شکل گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته است.جنگ زعامت و سودای بازگشت به درون حاکمیت این روزها دغدغه بزرگ اصلاح طلبان است.دغدغه ای که اینک به کارزاری برای آنان تبدیل شده است.


 

وقتی ملی‌گراها و فتنه‌گران و جریان انحرافی مثلث می‌شوند

 

از حمله به برخورد با بدحجابی تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنتهایی که سالها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.

بولتن نیوز: جریان انحرافی به‌تازگی بیشتر به تکاپوی اعلام وجود افتاده است و برای مطرح کردن خود در سطوح عمومی کشور و دست یافتن به هدف بعدی خود که انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده است به هر چیز چنگ می زند و از هر بهانه ای برای نزدیک کردن خود به اقشار جامعه استفاده می کند. از حمله به برخورد های نیروی انتظامی با بدحجابی گرفته تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنت‌هایی که سال‌ها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا توسل به عرق ملی و استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.

به واقع اینکه جریان انحرافی از آنجایی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد هر چقدر به پایان ریاست جمهوری نزدیک می شویم بخش بیشتری از لایه های پوشیده اندیشه‌های خود را به نمایش گذارده و هر روز بیشتر با ساختار شکنی و دروغ پردازی به دنبال جذب افکار عمومی و حمایت بیشتر است.

از جمله سناریوهایی که در ماه های اخیر و به وسیله سایتها و روزنامه ها و نشرییات وابسطه به جریان انحرافی کلید خورده است می توان به مواردی مانند روزنامه شرق، ماهنامه مهرنامه، روزنامه ایران و هفته نامه آسمان اشاره کرد که هر یک به عنوان یکی از چهار پای حرکتی این جریان مورد استفاده قرار گرفته است.

روزی شریف زاده در روزنامه شرق عملاً بانگ بر می آورد که آی اصلاح طلبها ما انحرافیها هم با شما هم قلم هستیم و به خاطر مشی مشترکمان بهتر است کدورتهای فتنه 88 را کنار بگذاریم. روزنامه شرق نیز با نشر گسترده سوالاتی جهت دار از وی به همه انحرافی ها پیام می‌دهد که اصل حمایت‌هایش از اتفاقات فتنه 88 یک چیز بیشتر نبوده و آن هم رسیدن به قدرت و مکنت است که ان‌هم اکنون با چراغ سبز جریان انحرافی روبرو شده است.

روز دیگر در مهرنامه در تقابل با علمای دین می نویسند تغییر دین و از اسلام به مسیحی و دیگر ادیان در اختیار خود فرد است چون امروز همه روشن فکر هستند و اینترنت دارند، کتاب می خوانند و اگر دیدند دین یهود بهتر از اسلام است، می توانند به آن تغییر دین دهند.

روزنامه ایران وارد بحث حجاب می شود و خاتون را اختراع می کند. به موضوع حجاب می پردازد و چادر را به افتضاح می کشد و می گوید چادر حجاب برتر نیست بلکه در گذشته از سوی ... استفاده می شده است. می نویسد کنترل دختران دانشجو درست نیست و نباید پدران و مادران دختران دانشجو از ساعت ورود و رفت و آمد دلبندان خود به دانشگاه و خوابگاه مطلع شوند و این کار کار زشتی است!

هفته نامه آسمان هم نیروی انتظامی و گشت‌های ارشاد و مبارزه با بد حجابی را به شکلی حرفه ای زیر سوال می برد و می نویسد تعداد کثیری از نیروهای انتظامی در مقابل برج میلاد جمع شده اند و افراد را به بهانه بد حجابی دستگیر می کنند و مورد ضرب و شتم قرا می دهند.

 <


تاریخ: دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

روایت وطن امروز از دروغ پراکنی بی‌بی‌سی درباره مرسی

بی‌بی‌سی با انتشار خبر جعلی وابستگی و تمایل محمد مرسی به عربستان سعودی از عدم تمایل وی به رابطه با ایران سخن گفت.
خبرگزاری فارس: روایت وطن امروز از دروغ پراکنی بی‌بی‌سی درباره مرسی

 

 

روزنامه وطن امروز در شماره امروز خود در یادداشتی با عنوان « حسادت ایرنا به فارس »به قلم « زهرا طباخی » آورده است:

با عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای برتری یابی سیاسی در کشاکش جنگ نرم اطلاعاتی بهره‌گیری از کانون‌های مدیریت قوی و به روز «رسانه» است. هر دولتی بنا به ویژگی‌های سیاسی نظام متبوع خود از بازوان رسانه‌ای برخوردار است که با صرف هزینه‌های کلان تلاش می‌کند در کارزارهای بین‌المللی آفند و پدافندهای مناسبی در حوزه برتری اطلاعاتی از خود بروز دهد.

 

یکی از اقدامات معمول پدافندی در حوزه جنگ رسانه‌ای تکذیب اخبار است به این صورت که مدیران رسانه‌های کشوری یا منطقه‌ای با اهداف مشترک تصمیم می‌گیرند به محض مواجهه با یک حمله رسانه‌ای سیاسی شدید پیش از عبور از بحران برای کنترل شرایط دشوار پیش‌رو بنیان خبر ضربه زننده را نشانه بگیرند. معمول این است که ابتدا صحت خبر مورد نظر زیر سوال برده می‌شود تا یک فرصت کوتاه برای تجدید قوا و تصمیم‌گیری در ذیل گمراهی پدافندی، ایجاد شود و ضمن بررسی پایه‌های خبر تلاش می‌شود با استفاده از زمان کوتاه بررسی اصالت خبر توسط مخاطبین، راه‌هایی برای کنترل میزان خسارت روانی به بار آمده پیش بینی شود.

 

درباره موج بیداری اسلامی رخ داده در منطقه خاورمیانه اولین تشخیص متخصصان حاضر در اتاق فکر رسانه غرب این بود که اصل «اسلامی» بودن این حرکت عظیم به چالش کشیده شود تا در طول زمان پیش رو با استفاده از همه استراتژی‌های مبارزه از جمله استفاده از ظرفیت نفودی‌های استعمار در اجتماعات فکری و سیاسی مردمی، خط فکر قوی اسلامی در منطقه به حاشیه رانده شود. انتخاب نام «بهار عربی» و تاکید بر آن از همین رو بوده است.

 

بگذریم از تاکیدات برخی سیاسیون جاهل یا جاعل داخلی که خواسته یا ناخواسته با استراتژی مشهور دشمن همراه شدند. وقتی اولین دولت اسلامگرا در تونس به قدرت رسید مجددا بحران‌یابی رسانه‌ای صورت گرفت و ضمن پذیرش اصل به قدرت رسیدن اسلامگرایان، بنا بر این گذاشته شد که با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی رویگردانی مردم از احزاب تازه به قدرت رسیده بی تجربه حتمی خواهد بود. اما قوی‌ترین ضربه، در مصر به پیکره غرب وارد شد آنجا که بعد از مخاطرات بسیار اصل سیستم دموکراسی غربی به چالش کشیده شد. بعد از عملی شدن صدها نقشه رسانه‌ای از جمله تخریب چهره اسلام با بزرگ جلوه دادن اقلیت سلفی وابسته به عربستان و اسلام انحرافی که مسیحیان را کشتار می‌کند و زنان را محروم از حقوق اولیه اجتماعی می‌داند باز هم آنچه از صندوق‌های رای بیرون آمد اسلامی نزدیک به شق نبوی و علوی به نام اخوان‌المسلمین بود. پس تلاش‌های بعدی موتور تخریب رسانه‌ای غرب به سمت خاستگاه اسلام اصیل مجددا چرخید. بی‌بی‌سی با انتشار خبر جعلی وابستگی و تمایل محمد مرسی به عربستان سعودی از عدم تمایل وی به رابطه با ایران سخن گفت.

 

منطق حکم می‌کرد به محض شیوع چنین خبر کذبی، رسانه دولت مدیریت امور را به دست گرفته و ضمن بررسی اصالت و صحت خبر کذایی پدافند رسانه‌ای را آغاز کند. در مقابل با خالی ماندن عرصه از مبارز رسانه‌ای خبرگزاری فارس اقدام به بررسی موضوع کرده و ضمن انتشار مصاحبه‌ای مفصل با منتخب مردم مصر پرده از پروژه کثیف بی‌بی‌سی و اذناب وابسته دجال از جمله العربیه برداشت. مشخص است که طبق روند ترسیم شده؛ العربیه باید ابتدا مصاحبه محمد مرسی با رسانه معتبر و مشهور ایرانی را دروغ بخواند و تیم مدیریت رسانه غرب نیز از دیوار بلند حاشا صعود کنند، دیواری که سقوط از آن حتمی است اما در کشاکش بررسی موضوع توسط مخاطبین فرصت مناسبی برای عملی کردن نقشه‌های بعدی و تهیه تحلیل‌های مناسب فراهم خواهد شد.

 

حال سوال این است که نقش رسانه دولتی ایران، ایرنا در این فضای جدی جنگی کجاست؟ حمایت از دشمن و زیر سوال بردن آفند موثر و سهمگین رسانه خودی و همراهی با رسانه‌های دشمنان قسم خورده و تابلودار منطقه‌ای مثل عربستان و کویت؟! جالب اینجاست که پیش از این هم رسانه دولت به علت مدیریت ضعیف و غیرعلمی خود به دولت جمهوری اسلامی و شخص رئیس‌جمهور نیز خسارت‌های فراوانی وارد کرده است. کاهش محبوبیت احمدی‌نژاد در داخل و توجیه ضعف‌های مشهور بعضی متخلفان حاضر در تیم رسانه‌ای دولت و سایر جایگاه‌های حساس مدیریتی از آن جمله است. بعد از همه گیر شدن جمله «ما ایران را دوست داریم اما روزنامه ایران ‌را نه!» اکنون ظاهرا نوبت به اپیدمی تنفر از ایرنا رسیده است!

 

 

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:


 

ساز ناکوک اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری

در فضای سیاسی انتخاباتی کنونی آنچه برای اصلاح‌طلبان از رسیدن به کاندیدایی مشخص، مهم‌‌تر می‌‌نماید، تلاش برای بازگشت به قدرت است. اما مجرای این تلاش‌ها چیست؟
خبرگزاری فارس: ساز ناکوک اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری

 

 

آیا زمانه‌ی دوم خردادی دیگر فرا رسیده است؟ این سؤال وقتی پدید می‌آید که تیتر «بازگشت به دوم خرداد» همراه با تصویر یکی از کاندیداهای احتمالی بر صفحه‌ی نخست یک رسانه‌ی مطرح اصلاح‌طلب، نقش می‌بندد.

واقعیت این است که آن‌ها سودای بازگشت به قدرت کرده‌اند، قدرت از دست رفته، سال‌هاست نه به پاستور راهی دارند و نه روزگار خوش سابق در پارلمان، این اما تمام ماجرا نیست و روزگار ناخوش آن‌ها تنها به نبودشان در پاستور و غربت‌شان در بهارستان خلاصه نمی‌شود.

دور دهم انتخابات ریاست جمهوری که فرا رسیده بود، چنان کردند که امروز بخشی از آنان دوران محکومیت را سپری می‌کنند و بعضی دیگر از بزرگانشان زاویه‌ای انتخاب کرده و گوشه‌نشینی را برگزیده‌اند، اندکی از آنان نیز اگر چه ماندند اما سکوت را بر هر چیز دیگری ارجح دانستند. هر چه بود اصلاح‌طلبانی که در برهه‌ای از زمان جزیی از ساختار قدرت در سپهر سیاسی ایران تعریف می‌شدند، هم‌اکنون ارتباط‌شان با بخش‌های گوناگون ساختارهای قدرت یا شکننده و ضعیف است یا به کل منقطع.

اما داستان بازگشت چیست؟ این مهم‌ترین سؤال برای تحلیل‌گران و رصدگران مسائل سیاسی است. شاید حتی مهم‌تر از این سؤال که کاندیدا و کاندیداهایشان کیستند؟

«چرایی بازگشت» و «چگونگی بازگشت» باید به این دو پرسش پرداخت و برای رسیدن به پاسخ به بررسی شرایط کنونی آنان همت گماشت؛ امری که آنان باب میلشان نیست و بر آنند تا بیشتر از آینده برای همه سخن بگویند نه آنچه امروز بر آن‌ها می‌گذرد.

چرایی و چگونگی بازگشت

گروه‌های مختلف آن‌ها امروز هر یک به گونه‌ای متفاوت می‌اندیشند. بسیاری از نیروهای سیاسی متفرق شده و برخی حتی شوق نشستن بر سر یک میز با رفقای دیروز را ندارند. حاصل جمع همه‌ی این‌ها بی‌شک به یک درمان احتیاج دارد؛ سامان مجدد و این بی‌تردید می‌تواند مهم‌ترین دلیل تلاش برای بازگشت‌شان به قدرت باشد. به دیگر سخن اینکه تصمیم‌سازان آنان نیک می‌دانند چنین رقابت بزرگی که طعم سودای بازگشت به قدرت از دست رفته را دارد، بهترین بهانه برای آوردن و نشاندن رفقای دیروز در گعده‌های سیاسی است.

آنچه تئوریسین‌های آنان علاقه دارند تصویر امروز اصلاح‌طلبان باشد، تلاش برای یافتن نامزد مناسب از میان کاندیداهای مطرح‌شان است. این چنین وانمود می‌کنند که در مرحله‌ی رسیدن به اجماع بر سر کاندیدای واحد هستند.

آیا آن‌ها به واقع در چنین مرحله‌ای قرار دارند؟ واقعیت این است که اصلاح‌طلبان آگاهانه از پاسخ به این سؤال‌ها می‌گریزند. حاکمیت چه نظری درباره‌ی بازگشت این جریان دارد؟ آیا جواز حضورشان صادر شده که به انتخاب کاندیدا می‌پردازند؟

اما این همه‌ی ماجرا نیست!

اما این همه‌ی ماجرا نیست! به نظر می‌رسد تصمیم‌سازان این جریان برای تحقق غیر از این (عدم موافقت با حضور و معرفی کاندیدای اصلاح‌طلب یا مناسب نبودن شرایط برای چنین رویدادی) نیز خود را آماده می‌کنند. رفتارشناسی این طیف دو گزینه را پیش روی تحلیل‌گران قرار می‌دهد: «تحریم یا مشارکت فعال بدون حضور کاندیدا»

بر مبنای چنین رفتارشناسی است که می‌توان گفت بخشی از این جریان که طیف رادیکالشان را در بر می‌گیرد، بار دیگر بر شیپور تحریم خواهند دمید و از ضرورت عدم حضور در انتخابات خواهند گفت؛ این‌ها اما تمام اصلاح‌طلبان نیستند. چراکه بخش‌های بزرگ‌تری از این جریان، از «سیدمحمد خاتمی» (مجمع روحانیون مبارز) تا کارگزاران سازندگی (طیف متمایل به هاشمی رفسنجانی) برآنند تا هر طور شده این صحنه، فارغ از نیروها و فعالیت‌های اصلاح‌طلبان نباشد.

پس چه خواهند کرد؟

واضح است که انتخابات 84، بسیاری از مرزهای پیشین سیاسی را بر هم ریخته است. بخش‌هایی از اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان که رقبای دیرینه بودند، هم‌اکنون در برخی نقاط که البته اکثر آن‌ها به دولت محمود احمدی‌نژاد می‌رسد، بعضاً نزدیکی عقیده پیدا کرده‌اند. اما آیا این بخش‌ها در رقابتی به بزرگی انتخابات ریاست‌جمهوری به وحدت نظر خواهند رسید؟

این همان نسخه‌ای است که تصمیم‌سازان اصلاح‌طلب برای روز مبادا نگه داشته‌اند. گمانه‌ای که نگارنده‌ی این سطور به عنوان فرضیه‌ی «یار قرضی» از آن یاد می‌کند. شفاف‌تر سخن بگوییم؛ اصلاح‌طلبان چرا و چگونه می‌خواهند به یک کارت مشترک با اصول‌گرایان برسند؟

این جریان نیک می‌داند که اگر کاندیدا نداشته باشد و البته در ادامه از تحریم هم سخن بگوید، شاید تبدیل شود به چیزی شبیه نهضت آزادی و مانند آن‌ها در ساختار سیاسی ایران؛ پس راه چاره، حمایت از یک کاندیدای اصول‌گراست. بر این اساس اگر چنین شود، آنان از میان افرادی از اصول‌گرایان که سودای رسیدن به صندلی برجای مانده از محمود احمدی‌نژاد در پاستور را دارند، فردی که بیشترین اشتراک نظر با آنان را داشته باشد و البته حاضر باشد سهم آنان را نیز در قبال حمایت‌شان پرداخت کند، برخواهند گزید. اما آنان تا چه حد برای استفاده از «یار قرضی» جدّی هستند و تا چه اندازه به آن باور دارند؟ اساساً چه دلیلی دارد به این نسخه عمل کنند؟

واضح است که این اتفاق بهترین گزینه و راهکار در صورت نداشتن کاندیدا خواهد بود. رفتارشناسی اصلاح‌طلبان به تحلیل‌گران می‌گوید، آنان در انتخابات مجلس نهم حتی با اینکه به صورت سازماندهی شده نامزدی برای حضور در عرصه‌ی انتخابات نداشتند اما ترجیح دادند وارد فاز تحریم نشده و اندک ارتباط باقی مانده و موجود با حاکمیت و ساختارهای قدرت رسمی کشور را حفظ کنند. چنین شد که آنان به گفته‌ی سیدمحمد خاتمی، استراتژی «نه تحریم، نه مشارکت» را برگزیدند.

دولت «وحدت ملی» برای عدم وحدت اصولگرایان؟

اما هم‌اکنون آیا این مسئله - یعنی اندیشیدن بر سر رسیدن به یک کاندیدای مشترک - رویدادی قریب است؟ پاسخ این است: «یار قرضی» یادآور تلاش شیخ «علی‌اکبر ناطق نوری» و «اکبر هاشمی رفسنجانی» و برخی دیگر از اصول‌گرایان در دولت اول محمود احمدی‌نژاد است برای پروژه‌ای که از آن به عنوان دولت «وحدت ملی» یاد می‌شد. ماجرایی که در آن برهه به دلیل همراه نشدن اصلاح‌طلبان، رنگی از واقعیت به خود نگرفت. هم‌اکنون اما شرایط متفاوتی بر سپهر سیاسی ایران حاکم است. این بار اصلاح‌طلبان شاید بر آن شوند که به چیزی شبیه دولت وحدت ملی فکر کنند. البته آنان از این راه فقط به سامان مجدد خود نمی‌اندیشند بلکه یک هدف مهم‌تر نیز در پیش دارند؛ برهم ریختن سامان اصول‌گرایان.

نیازی به کتمان نیست. امروز اصول‌گرایان در اوج قدرت، با برخی اختلاف‌نظرها (در عین حفظ و اعتقاد به اصول و گفتمان انقلاب اسلامی) مواجه‌اند. تصمیم‌سازان اصلاح‌طلبان به تعمیق این اختلاف‌نظرها می‌اندیشند و شاید به اینکه کاتالیزوری شوند برای این تعمیق. شاید باورشان این است که حمایت‌شان از یک کاندیدا به افتراق بخش‌هایی از اصول‌گرایان منجر شود. این البته تمام ماجرا نیست. آنان برآنند چنانچه نامزد مورد حمایت‌شان توفیق یافته و راهی پاستور شود، با نشاندن وزرایی از جنس اصلاح‌طلب بر کرسی‌های هیئت دولت که سهم‌شان از حمایت دوران انتخابات است، چنان کنند که قابل تصور است. اما آیا در هر دو صورت یعنی معرفی کاندیدای مستقل یا مشترک، این جریان، شانسی برای پیروزی دارد؟

فرضیه‌هایی برای شکست!

اصلاح‌طلبان اگر حتی بتوانند نسبت به معرفی کاندیدا اقدام کنند، آن قدر در میانشان چند دستگی وجود دارد تا به یک کاندیدای واحد نرسند. آن‌ها برآنند تا خود را طرف بازی نشان دهند، حال آن که این جریان در صورت حضور در رقابت، فقط جزیی از بازی خواهد بود نه طرف بازی. به دیگر سخن اینکه آنان نمی‌توانند به دلایل مختلف، انتخابات را تبدیل به رقابت دوقطبی کنند تا باز حال و هوای دوم خردادی دیگر بر سپهر سیاسی ایران حکم فرما شود؛ پس انتخاب میان این و آن یعنی یک اصلاح‌طلب و یک اصول‌گرا نخواهد بود و وقتی چنین شود، سبد این جریان آن قدر رأی نخواهد داشت که قدرت از دست رفته را بازیابند.

اما استفاده از یار قرضی می‌تواند رهایی بخش آنان از این بحران باشد؟ به نظر می‌رسد هیچ کاندیدایی که تابلوی اصول‌گرایی داشته باشد، حاضر نیست این صفت را یدک بکشد که اهالی فتنه یا لااقل کسانی که قرابتی دارند با اهالی فتنه، پشت سر او قرار گیرند. اصول‌گرایان ترجیح می‌دهند همچنان پرچم دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی را در دست داشته باشند و این خصیصه‌ی هر نامزد احتمالی اصول‌گرا خواهد بود. چراکه عقل و سیاست نیز چنین حکم می‌کند. اصول‌گرایان می‌دانند، اصلاح‌طلبان امروز، اصلاح‌طلبان پیش از انتخابات 88 نیستند.

اینجا اما یک نکته‌ی مهم، مغفول مانده است؛ نسبت اصلاح‌طلبان و جریان انحرافی در انتخابات چگونه خواهد بود؟ اصلاح‌طلبان به خوبی به زاویه‌ی «جریان انحرافی» با بخش‌های بزرگی از اصول‌گرایان واقف‌اند. رسانه‌های آنان این روزها مملو از مصاحبه‌هایشان با اعضای این جریان است. شفاف‌تر بگوییم؛ نسخه پیچان اصلاح‌طلب، «جریان انحرافی» را ذخیره‌ی شب انتخابات خود می‌دانند. شرح و بسط اینکه آنان چه خواهند کرد، فرصتی و مجالی دیگر می‌طلبد.(*)

*مصطفی صادقی؛ کارشناس مسایل سیاسی

 

 

 

هامون به نقل از برهان:


 

دوئل بی بی سی و خبرگزاری فارس /سند

«انتشار پی در پی اخبار نامتعارف و جنجالی از خبرگزاری 'فارس' که سرنوشتی جز تکذیب نمی‌یابند، این گمانه را ایجاد کرده که شاید این خبرها آگاهانه و عمدی منتشر می‌شوند و نه به دلیل سهو و اشتباه.»
//

بی بی سی فارسی BBC Persian سه شنبه 6تیر (June 26) گزارش داد: «انتشار پی در پی اخبار نامتعارف و جنجالی از "خبرگزاری فارس"که سرنوشتی جز تکذیب نمی‌یابند، این گمانه را ایجاد کرده که شاید این خبرها آگاهانه و عمدی منتشر می‌شوند و نه به دلیل سهو و اشتباه.»
شبکه دولتی انگلیس افزود: «دیروز (دوشنبه) خبرگزاری فارس، گفتگویی اختصاصی با محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر روی خروجی خود قرار داد که بلافاصله در سراسر جهان نقل شد و بازتاب گسترده ای پیدا کرد، اما در فاصله کوتاهی، سخنگوی آقای مرسی به دفتر بی بی سی در قاهره گفت: چنین گفتگویی اصلاً صورت نگرفته است.»


دلایل بی بی سی برای این ادعای خود چیست؟
بی بی سی اظهار داشت: «این "گفت و گو" حتی پیش از آنکه تکذیب شود، شک و تردید آفریده بود؛ نخست اینکه اساساً محمد مرسی در روزهای اخیر از هر مصاحبه ای، حتی با رسانه های معتبر و مهم داخل و خارج مصر پرهیز کرده بود و غیرطبیعی می‌نمود که او، آن گونه که خبرگزاری "فارس" اعلام کرده، درست چند ساعت پیش از آنکه نامش به عنوان رئیس جمهور اعلام شود و در شرایطی که حساس‌ترین و پر فشارترین ساعت‌ها را می‌گذراند، نخستین گفتگویی را که قرار بود پس از اعلام ریاست جمهوری‌اش منتشر شود نصیب رسانه ای کرده باشد که در مصر گمنام و ناآشناست. مهم‌تر از آن، محتوای "گفتگو" بود که با اظهارات و موضع‌گیری های اعلام شده و رسمی محمد مرسی در تعارض قرار داشت.»
بی بی سی با اشاره به مصاحبه سه شنبه گذشته، یاسر علی، سخنگوی محمد مرسی با خبرگزاری رویترز از قول وی بیان داشت: «نخستین کشوری که محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور از آن دیدار رسمی خواهد کرد، عربستان سعودی است اما در گفتگوی خبرگزاری فارس با محمد مرسی، این خبر تکذیب شده، یعنی در حقیقت آقای مرسی اعتبار سخنگوی خود را زیر سؤال برده، آن هم در حالی که یک هفته از انتشار سخنان سخنگویش می‌گذرد و کسی این سخنان را تکذیب نکرده بود.»
این ادعای بی بی سی در حالی مطرح می‌شود که خبرگزاری فارس، فیلم خبر مصاحبه فارس با محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر، (که از تلویزیون دولتی الحیات مصر پخش شده است) را به روی خبرگزاری خود گذاشت تا ادعای کذب بی بی سی را به اثبات رساند.
حال باید از بی بی سی پرسید اتهامی را که به خبرگزاری فارس نسبت داده‌اید متوجه این شبکه است، که بارها و بارها اقدام به انتشار اخبار کذب در مورد وقایع داخلی ایران و کشورهای منطقه نموده ، بگونه ای که دولت عراق نیز فعالیت این شبکه را در این کشور ممنوع اعلام کرد.

 

هامون به نقل از جام نیوز:


 

دشمنان با نقاب طرفداری از حقوق بشر ایران را متهم به نقض آن می‌کنند

رئیس قوه قضاییه گفت: دشمنان انقلاب با نقاب طرفداری از حقوق بشر وارد میدان می‌شوند در حالیکه خود بیشترین نقض حقوق بشر را انجام می‌دهند اما ایران را متهم به نقض حقوق بشر می‌کنند.
خبرگزاری فارس: دشمنان با نقاب طرفداری از حقوق بشر ایران را متهم به نقض آن می‌کنند

 

 

مقدس آیت‌الله آملی لاریجانی در مراسم دیدار مسئولان و کارکنان قوه قضائیه با مقام معظم رهبری اظهار داشت: در یک نگاه کلی می‌توان گفت با همکاری مسئولان قوه و قضات و کارمندان گام‌هایی در جهت ارتقا دستگاه قضایی برداشته شده اما این بدان معنا نیست که از کاستی‌ها غفلت داشته باشیم.

وی ادامه داد: مسئولیت‌ها و انتظارات از دستگاه قضایی بسیار سنگین و رسیدگی به این امور مستلزم زیر ساخت مناسب است که مهمترین آنها وجود منابع انسانی کارآمد مخصوصا قضات است که تحقق آن به آسانی میسر نمی‌شود.

وی با اشاره به دیدار سال قبل مسئولان قوه قضائیه با رهبر گرانقدر انقلاب و فرمایش ایشان مبنی بر اینکه دو عامل قدرت و اقتدار و اعتماد عمومی در موفقیت دستگاه قضایی نقش مهمی دارند گفت: با توجه به این دو عامل مهم طی سال گذشته اقداماتی انجام شد.

لاریجانی با بیان اینکه یکی از این اقدامات در زمینه توسعه و بازسازی منابع انسانی بود گفت: بسیاری از نیروهایی که در ابتدای انقلاب وارد قوه قضائیه شدند در حال بازنشستگی هستند که با افزایش شهرها و توسعه جمعیت متأسفانه این امور در سال‌های دور پیش‌بینی و برای آن سرمایه‌گذاری نشده است.

آملی لاریجانی با بیان اینکه بخش عمده‌ای از کاستی‌ها به عدم پیش‌بینی در گذشته برمی‌گردد گفت: در کشورهای پیشرفته اروپایی میانگین تناسب قضات و جمعیت در ازای هر 100 هزار نفر 19 قاضی است در حالیکه در ایران با احتساب 7 هزار و 500 قاضی در مقابل 75 میلیون نفر جمعیت حدود 10 نفر نسبت به یکصد هزار نفر است و این امر نشان دهنده بار سنگین روی دوش قضات است که کیفیت کار را با کاستی روبرو می‌کند.

وی ادامه داد: با اصلاح آیین‌نامه‌ها، اعطای تسهیلات و جذب قضات در سال 90 از میان 15 هزار داوطلب یک هزار و 331 نفر جذب دستگاه قضایی شدند. همچنین از میان کارآموزان 187 نفر فارغ‌التحصیل شده و 710 نفر نیز مشغول تحصیل هستند.

آملی لاریجانی گفت: با انجام فراخوان شهریور ماه امسال و طرح نخبه‌گزینی امیدواریم مشکل کمبود قاضی در دستگاه قضایی تا حد امکان برطرف شود.

رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه استفاده از فناوری نوین در دستگاه قضایی یک ضرورت است خاطرنشان کرد: با همت مرکز آمار قوه قضائیه استفاده از فناوری‌های نوین توسعه بسیار یافته است و بیش از 98 درصد تشکیلات دادگستری کشور به سیستم CMS متصل شده است و این سیستم امکان ارزشمندی برای تحصیل آمار مورد نیاز فراهم می‌کند و مسئولان نظارتی نیز می‌توانند بصورت آنلاین آرای صادره در محاکم را مورد ارزیابی قرار دهند.

وی ادامه داد: در این طرح که به صورت آزمایشی در تهران آغاز می‌شود بسیاری از مراجعات، تعیین وقت رسیدگی، پیگیری‌ها و ابلاغ‌ها از طریق اینترنت انجام می‌شود و امیدواریم با ساز و کارهای جدید در آینده نزدیک تسهیلات خوبی برای ارائه به مردم فراهم شود.

رئیس دستگاه قضایی گفت: حدود 20 خدمت قابل توجه دیگر در مرکز آمار قوه قضائیه برای ارائه به مردم عرضه می‌شود.

آملی لاریجانی با اشاره به اهمیت امر نظارت و تأثیرگذاری آن بر سلامت امر قضا اظهار داشت: در طول سه سال گذشته نظارت‌ها توسعه یافته است و با نوعی نگرش جدید دیوان عالی کشور وظیفه نظارت بر محاکم را از طریق نظارت مستمر باید محقق کند قضات در قالب هیئت‌های مختلف به استان‌ها می‌روند و به بررسی محاکم می‌پردازند هر چند با وجود محدودیت‌ها این نظارت‌ها از نظر کمی زیاد نبود.

آملی لاریجانی با اشاره به بازرسی‌های انجام شده توسط دادسرای انتظامی قضات از 11 استان کشور خاطرنشان کرد: 100 مورد نظارت نیز توسط رئیس قوه قضائیه انجام شده و با تشکیل شورای عالی نظارت شدت خواهد گرفت.

رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از ضرورت‌ها، ایجاد جایگاهی برای مطالعات راهبردی و پیگیری سیاست‌های مدون است گفت: برای انجام این کار اخیرا اقدام به تشکیل معاونت راهبردی شده است.

وی ادامه داد: تنظیم و تصویب اصول در قوه قضائیه وقتی به کمال می‌رسد که بر اساس برنامه جامع حرکت کند. با استفاده از اقدامات قبلی و توسعه آنها برنامه پنجم توسعه قوه قضائیه مراحل خود را به پایان رسانده و آماده اجراست که مهمترین برنامه‌ها پایه‌گذاری سیاست‌های ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب و اسناد بالا دستی است.

آملی لاریجانی یکی از مهمترین اقدامات انجام شده در سال 90 را برخورد قاطع با فساد در ابعاد مختلف ذکر کرد و گفت: در سال 90 شاهد محاکمه قاطع متهمان فساد اقتصادی، مبارزه با قاچاقچیان و همچنین سارقان مسلح بودیم و دستور اکید داده شده ضمن رسیدگی سریع به پرونده‌ها حکم محکومان در اسرع وقت و در برخی موارد در ملاء عام اجرا شود تا عبرتی برای سایرین باشد.

وی با بیان اینکه در انجام این وظایف تردید نخواهیم داشت ادامه داد: اکنون در جرایم خاص مانند قاچاق مواد مخدر، سرقت مسلحانه و شرارت با کاهش قابل توجهی روبرو هستیم به طوریکه ارتکاب جرایم خشن با کاهش قابل توجه 15 درصدی روبرو بود.

وی ادامه داد: نرخ رشد ورود به زندان از 20 درصد سال 89 به 3 درصد کاهش یافته و پرونده‌های جزایی سراسر کشور کاهشی بین 1.8 تا 10.8 داشته است.

رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه یکی از مشکلات عمده موضوع زندانیان است، گفت: فرصت برای تشریح این مشکلات نیست اما اصلاح امور مرتبط با آن را در سر لوحه اقدامات و برنامه‌ها قرار داده و توانستیم در حل آنها گام برداریم تا بخش عمده اشکالات اساسی را برطرف سازیم و با توسعه و بهینه‌سازی زندان‌ها فضای تربیتی و اصلاحی فراهم شود.

وی یکی دیگر از اقدامات دستگاه قضایی را پیشگیری از وقوع جرم از جمله جرایم انتخاباتی ذکر کرد و گفت: در سال 89 معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم شروع به کار کرد و در سال 90 با تشکیل کارگاه‌های علمی - کاربردی مدیریت و کنترل وقوع جرم در 7 منطقه کشور اقدامات مناسبی انجام شد همچنین با تشکیل کمیته پیشگیری از جرایم انتخاباتی شاهد موفقیت در ایجاد محیط امن و کاهش جرایم انتخاباتی بودیم.

آملی لاریجانی ادامه داد: مقوله حقوق بشر به لحاظ مختلف از مقولات بحث برانگیز است و دشمنان انقلاب با نقاب طرفداری از حقوق بشر وارد میدان می‌شوند در حالیکه خودشان بیشترین نقض حقوق بشر را انجام داده و با سرکوب مردم مسلمان در کشورهای مختلف آنها را از ابتدایی‌ترین حقوق خود باز می‌دارند و در مقابل ایران را متهم به نقض حقوق بشر می‌کنند.

وی افزود: ستاد حقوق بشر با تمام امکانات در عرصه مقابله با این هجمه‌ها حضور یافته و به دفاع از مواضع نظام پرداخته و همچنین با حضور در مجامع بین‌المللی نسبت به این توطئه‌ها پاسخ می‌دهند جمهوری اسلامی نشان داده در جهادی گسترده به هیچ وجه از مواضع حق خود کوتاه نمی‌آید.

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

 




تاریخ: چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

نارضایتی رهبری از برخی انتخاب ها

دكتر محمود نبويان در گفتگو با انجمن فارغ التحصیلان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) _ تبیین _ با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري در ديدار با نمايندگان مجلس نهم اظهار داشت: فرمايشات مقام معظم رهبري ناظر به وضع موجود است و لذا برخي اظهارات و توصيه هاي ايشان ، انتقادي به رفتارهاي برخي نمايندگان است. هامون به نقل از بولتن نیوز: دكتر محمود نبويان در گفتگو با انجمن فارغ التحصیلان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) _ تبیین _ با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري در ديدار با نمايندگان مجلس نهم اظهار داشت: فرمايشات مقام معظم رهبري ناظر به وضع موجود است و لذا برخي اظهارات و توصيه هاي ايشان ، انتقادي به رفتارهاي برخي نمايندگان است. وي با اشاره به سخنان مقام معظم رهبري در خصوص وظيفه گرايي و تكليف گرايي و انجام كار براي رضاي خدا ابراز داشت: اين نكته بسيار مهمي بود و اين نشان مي دهد برخي از موضع گيري هاي دوستان ما در مجلس براي رضاي خدا نيست، به عنوان نمونه در همين ابتداي مجلس نهم گاهي برخورد با اعتبارنامه هاي نمايندگان انگيزه اي غير الهي دارد. نماينده مجلس نهم ادامه داد: يكي از نمايندگاني كه اعتبارنامه اش توسط نماينده ديگري مورد اعتراض قرار گرفته شده بود، نزد دكتر آقاتهراني رفته و گفته بود كه با فلاني صحبت كنيد تا اعتراض نكند، وگرنه بنده نسبت به اعتبارنامه همه شما اعتراض مي زنم و يا در مورد ديگري نماينده اي نسبت به اعتبارنامه نماينده ديگر اعتراض زده بود ، بدون اينكه او را بشناسد يا از سابقه و تخصص او اطلاع داشته باشد و همين مسأله نشان مي دهد كه بسياري از اين برخورد ها به خاطر رضاي خدا نيست، بلكه جنبه شخصي دارد. نبويان افزود: همچنين در رأي گيري و انتخاب هيئت رئيسه، رئيس كميسيون ها و شعب نيز همين انگيزه ها وجود داشت و حتي در مسأله اي بيان شد كه فلان قوم حتما بايد بين رؤسا جايگاهي داشته باشد، لذا اين موارد جاي انتقاد و گله دارد كه بايد شايسته سالاري بر مجلس حاكم شود، نه هرآنچه كه منافع گروه يا حزب خاصي را در پي دارد. وی در خصوص لابي گري در مجلس گفت: اگر لابي گري به معناي رايزني براي معرفي فرد اصلح باشد، اشكالي ندارد ، اما اگرمنظور از لابي گري ، رايزني اي باشد كه نتيجه اي غير از شايسته سالاري داشته باشد و انگيزه هايي مثل قوميت، حزبگرايي و منافع مادي در آن مطرح باشد، صحيح نيست، چرا كه انسان مجاز نيست از هر ابزاري استفاده كند ، البته اگر كسي سعي در انجام وظيفه داشته باشد و از ابزار غير اسلامي استفاده نكند، خداوند نيز بستر را برايش آماده مي كند. نبويان با اشاره به تأكيد مقام معظم رهبري بر سرزنده بودن و نشاط مجلس ادامه داد: مجلس بايد نسبت به حوادث منطقه و كشور حساس باشد و از آنجا كه موضع گيري هاي مجلس موثر است مجلس بايد بر همه اين حوادث اشراف داشته باشد. نماينده مردم تهران در مجلس نهم با اشاره به لزوم سلامت اخلاقي، سياسي و مالي نمايندگان و تأكيد رهبري بر اين مسأله ادامه داد: اين مسأله بسيارمهم است و نبايد نماينده اي موضعي بگيرد كه خلاف مصالح نظام و كشور باشد و از طرفي از لحاظ مالي نيزبايد نمايندگان سالم باشند . وي با اشاره به اينكه رويكرد انتقادي رهبري در ديدار با نمايندگان مجلس مشهود بود، ادامه داد: ايشان به نظر از اين وضعيت مجلس راضي نبودند و حتي از برخي انتخاب ها نيز راضي نبودند و آن چه كه ما فكر مي كرديم كه با تحول جديدي كه در مجلس رخ داده و تعويض عده زيادي از نمايندگان اتفاق بزرگي خواهد افتاد، متأسفانه چنين نيست. دكتر نبويان در بخش ديگري از سخنان خود گفت: با مشورتي كه با دوستان شد به اين نتيجه رسيديم كه پخش شدن در همه كميسون ها، سبب هضم شدن در آنها مي شود و لذا اگر در همه كميسيون ها حضور نداشته باشيم ، اما بتوانيم برخي را مانند كميسيون آموزش به دست بگيريم ، در جهت تحقق منويات رهبري بهتر ايفاي نقش خواهيم كرد. نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در خصوص فراكسيون انقلاب در مجلس هشتم و ادامه كار آن ، گفت: در اين زمينه هنوز به صورت قطعي تصميمي گرفته نشده، اما با توجه به صحبت هاي كوتاه صورت گرفته قرار شده فراكسيون واحد اصولگرايان تشكيل شود. وي در پاسخ به سئوالی مبني بر عدم صراحت لهجه آقاي نبويان نماينده مجلس در مقايسه با قبل از انتخابات گفت: بنده همواره صريح بوده ام، اما براي بنده هدف اصلي مجلس مهم است، لذا گاهي مناسب است برخي از حرف هايي كه خيلي مهم نيست ، حذف شود تا بتوان بدون حساسيت به وظيفه خود در اين خصوص عمل كرد، چرا كه گاهي برخي اظهار نظرها راه را براي انجام وظيفه ناهموار مي كند، مخصوصا وقتي كه مسأله مهمي مانند اسلامي سازي علوم انساني را در دست اقدام داريم ، بايد به گونه اي عمل شود كه بتوان با تصويب قوانين صحيح در اين مسير، ريل گذاري را براي اسلامي كردن علوم انساني انجام داد. وي با اشاره به اينكه هدف اصلي انقلاب اسلامي تحقق اسلام است، ادامه داد: تحقق اسلام ناب بدون اسلامي سازي علوم انساني غيرممكن است و اين مسأله مورد تأكيد مقام معظم رهبري نيز هست و از آنجا كه حساسيت ها و فشارها براي محقق نشدن آن زياد است، بايد بدون هياهو و ايجاد حساسيت اين امر صورت گيرد. عضو كانون طلوع در پاسخ به سئوالي در خصوص سبب اقبال مردم نسبت به جبهه پايداري و افرادي مثل آقاي نبويان با سابقه سياسي كمتر نسبت به بسياري از افراد باسابقه گفت: اقبال مردم ما به سمت اسلام است و عليرغم اينكه بنده كمترين هزينه را براي تبليغات داشته ام، اسمم در ۱۶ ليست قرار گرفت. رويكرد مردم به اسلام سبب شده تا مردم به بنده و امثال بنده رأي دهند تا مورد امتحان الهي قرار بگيريم كه تا چه حد در جهت تحقق اسلام و منويات رهبري و دغدغه هاي مردم گام بر مي داريم و در عمل ثابت قدم هستيم و اميدوارم مردم، ما را براي سربازي نظام و مقام معظم رهبري دعا كنند. وي ادامه داد: مجلس براي كسي كه مي خواهد فاسد شود يا خدمت كند، محل بسيار خوبي است، لذا هرچقدر نيروهاي ولايي و طرفدار انديشه اسلامي بيشتر باشد، در راستاي خدمت و تحقق اسلام موفق تر خواهيم بود. عضو هيئت علمي موسسه اموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) همچنين با بيان اينكه اگر بتوان در عالم فقط يك نفر را صد در صد نائب امام زمان(عج) دانست ، آن يك نفرمقام معظم رهبري خواهد بود، خاطر نشان كرد: علامه مصباح يزدي بهترين تابع مقام معظم رهبري و عامل گام گذاشتن بسياري از افراد در اين مسير است كه مواضعش بيشترين هماهنگي را با اسلام ناب و مواضع رهبري دارد.
 

آمریکا به منافقین هشدار داد!!

آمریکا به گروهک تروریستی منافقین هشدار داد که طبق اعلام دولت عراق کمپ اشرف را تعطیل کند؛ آمریکایی‌ها همچنین اعلام کردند این باور که گزینه دیگری در این زمینه وجود دارد 'کاملا اشتباه' است. هامون به نقل از محدوده: فارس به نقل از رویترز، وزارت خارجه آمریکا از گروهک منافقین خواست تا تخلیه کمپ اشرف را از سر گرفته و طبق اعلام دولت عراق به یک ساختمان نظامی آمریکا منتقل شوند تا اینکه نهایتا از عراق اخراج شوند. "ویکتوریا نولاند"، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: تعطیلی مسالمت‌آمیز کمپ اشرف قابل حصول است. باید بطور سازنده با پیشنهادهای سازنده برخورد کرد، نه با امتناع یا پیش شرط برای تعامل از طریق گفت‌وگو. بر اساس این گزارش، مقامات آمریکا روز دوشنبه اعلام کردند که فرآیند تخلیه کمپ اشرف با بن بست روبرو شده و منافقین ارتباط خود را با دولت عراق کاهش داده‌اند. یک مقام ارشد دولت آمریکا که خواست نامش فاش نشود گفت: رهبران این گروه تصور می‌کنند که وزیر خارجه [آمریکا] آنها را از لیست تروریستیخارج خواهد کرد. این تصور اشتباهی است. یک مقام ارشد دیگر آمریکا نام وی نیز فاش نشد گفت: ما بر این باوریم که اگر آنها تصور می‌کنند که دولت عراق به آنها اجازه خواهد داد تا به عنوان یک سازمان شبه‌نظامی در عراق باقی بمانند، شدیدا دچار اشتباه هستند. اگر آنها بیش از حد مطمئن هستند، باید بدانند که اشتباهی بسیار جدی مرتکب می‌شوند.
 

 

ماجرای ولیعهدهای پادشاهی در عربستان!/ کارتون: سجاد جعفری
 

 

ولیعهد پادشاه در عربستان در گذشت!/ کارتون: جواد طریقی اکبرپور
ولیعهد پادشاه در عربستان در گذشت!/ کارتون: جواد طریقی اکبرپور
 

ملت‌ها با مقاومت در برابر سلطه گران سرنوشت خویش را رقم بزنند

رهبر معظم انقلاب تصریح کردند:در 33 سال گذشته ملت ما، بی وقفه در معرض توطئه همه قدرتهای جهانی بوده است تا شاید این نمونه زنده ایستادگی و پیشرفت، در چشم دیگر ملتها، الگو نشود اما به فضل الهی، تلاش همه سلطه گران ناکام خواهد ماند. هامون به نقل از خبرگزاری فارس: به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(دوشنبه) در خجسته سالروز عید مبعث پیامبر عظیم الشأن اسلام، در دیدار مسئولان نظام، سفیران و نمایندگان کشورهای اسلامی و جمعی از خانواده های معظم شهدا تأکید کردند: از میان رشته های بیشمار نور بعثت، جامعه بشری امروز به 2 مسئله نیاز مبرم دارد: یکی «برانگیخته شدن فکر و اندیشه» و دیگری «تهذیب اخلاق». رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید بزرگ مبعث به ملت عزیز ایران و امت اسلام افزودند: رویکرد پرطراوت ملتهای مسلمان به دین محمدی (ص) نشان می دهد ملتها در سایه تجربه های متمادی دریافته اند که مکتبهای مادی شرقی و غربی، در برآوردن نیازهای حقیقی بشر، ناتوان و عقیمند و فقط تعالیم بعثت می تواند بشر را به سعادت و پیشرفت واقعی برساند. حضرت آیت الله خامنه ای، ریشه مشکلات جامعه بشری را دوری از دو مسئله اساسی بعثت یعنی: «فکر و اندیشه» و «تزکیه نفس» دانستند و افزودند: نجات انسان از گرفتاریها و ضعفهای اخلاقی، هدف بزرگ بعثت است که تحقق آن، زمینه ساز حل مشکلات اساسی ملتهاست. رهبر انقلاب اسلامی احیای نیروی خرد و تفکر را از دیگر اهداف اساسی و مهم بعثت پیامبران برشمردند و افزودند: جامعه بشری، امروز بشدت نیازمند اندیشیدن، خردورزی، تفکر و ریشه یابی مشکلاتی است که از هر سو ملتها را احاطه کرده است. ایشان با یادآوری مرگ آفرینی و ظلم آشکار قدرتهای زورگو در برخی کشورهای منطقه، افزودند: در نگاه سیاه ستمگران جهانی، «بشر» اصولاً جایی و جایگاهی ندارد همچنانکه در قضیه مشکلات اقتصادی کشورهای غربی نیز دنیا شاهد است که قدرتهای مسلط در پی حل مشکلات صاحبان بانکها و کمپانی های سرمایه داری هستند نه حل مشکلات مردم. حضرت آیت الله خامنه ای، با دعوت مجدد از ملتها برای تفکر در این واقعیات آشکار، خاطرنشان کردند: منشأ همه این مشکلات، تسلط نظام سلطه بر جهان و وجود دو قطب سلطه گر و سلطه پذیر است که راه حل آن نیز، خروج ملتها از موضع سلطه پذیری و بی تحرکی است. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش بی وقفه زورگویان جهانی برای کنترل و منحرف کردن انقلابهای ملتهای منطقه افزودند: ملتها با تکیه بر گنجینه خدادادی تفکر و خرد، و حسن ظن به وعده های نصرت پروردگار، روی پای خود بایستند و با مقاومت در برابر سلطه گران، سرنوشت خویش را رقم بزنند. ایشان، عزت و اقتدار ملت بزرگ ایران را نمونه روشنی از نتایج ایستادگی و مجاهدت خواندند و با اشاره به همدستی زورگویان جهانی برای مقابله با جمهوری اسلامی افزودند: در 33 سال گذشته ملت فهیم و کشور عزیز ما، بی وقفه در معرض توطئه همه قدرتهای جهانی بوده است تا شاید این نمونه زنده ایستادگی و پیشرفت، در چشم دیگر ملتها، الگو نشود اما به فضل الهی، تلاش همه سلطه گران برای خارج کردن ملت ایران از صحنه، این بار نیز قطعاً و یقیناً ناکام خواهد ماند. حضرت آیت الله خامنه ای، تحقق وعده های یاری پروردگار را نیاز مجاهدت، حرکت و خطرپذیری دانستند و با استناد به آیات قرآنی افزودند: صرف مؤمن بودن برای تحقق وعده پیروزی، کافی نیست بلکه مجاهدت و صبر می خواهد. ایشان به دشمنان نظام تأکید کردند: از تجربه های ناکام مقابله با ملت مجاهد و صبور ایران درس بگیرند و بدانند که تکبر، خود بزرگتر بینی و توقعات بیجا، در مقابل ملتی که ایستادگی و وحدت را از قرآن آموخته و خود را شناخته است راه به جایی نمی برد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سیاست دشمنان اسلام برای ترساندن شیعه و سنی از یکدیگر وحدت را نیاز مبرم دنیای اسلام برشمردند و با انتقاد شدید از تفرقه انگیزی برخی عناصر افزودند: کسانی که اصلاً اسلام را قبول ندارند و تشیع و تسنن را اصولاً نمی شناسند براساس خواست سرویسهای جاسوسی سلطه گران، از توسعه تشیع ابراز نگرانی می کنند و آتش تفرقه می افروزند. حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان، ملتهای مسلمان را به خردورزی و اتحاد و ایستادگی توصیه و ابراز امیدواری کردند در پرتو عنایات پروردگار، امت اسلام بر دشمنان پیروز و اهداف بعثت کاملاً محقق شود. در آغاز این دیدار که رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن حضور داشتند آقای احمدی نژاد با تبریک عید بعثت نبی گرامی اسلام گفت: بشر، امروز بیش از هر زمان دیگر، به معارف الهی و پیامهای بعثت پیامبر خاتم نیازمند است. رئیس جمهور با اشاره به اثبات ناتوانی قدرتهای مادی در تأمین نیازهای جامعه بشری گفت: براساس وعده های مبارک الهی، و در پرتو آگاهی و مجاهدت ملتها، بساط مستکبران و صهیونیستها حتماً برچیده و راه برای صلح و آرامش و سعادت و پیشرفت بشر گشوده خواهد شد.
 

پیام هسته‌ای خانواده شهیدروشن به جلیلی

 

 

 

پدر و مادر شهید مصطفی احمدی روشن در پیامی جداگانه به سعید جلیلی مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران از وی خواستند ذره ای از خواست مردم ایران در موضوع هسته ای کوتاه نیاید تا انشالله با دست پر به ایران بازگردد.

 

هامون به نقل از بولتن نیوز:

پدر شهید احمدی روشن در این پیام ویدئویی می گوید: آقای جلیلی ما از حقمان کوتاه نمی آئیم. از حقی که برای ملت ایران است کوتاه نخواهیم امد. هر چه هم شد باید بایستیم. بالاتر از سیاهی رنگی نخواهد بود.ماجنگ کردیم.تحریم شدیم. همه این مسائل را پشت سر گذاشته ایم.توقع ما این است که از حق همه ملت ایران که در این راه سرمایه گذاری های بزرگی انجام داده اند دفاع کنید.می دانم که مرعوب آنها نخواهی شد. چون مسلمان هستی .چون شیعه و حزب اللهی و مورد قبول رهبر انقلاب هستی."

در این پیام ویدئویی همچنان مادر شهید مصطفی احمدی روشن نیز می گوید:" آقای جلیلی خسته نباشی.عید مبعث را هم به شما تبریک می گویم.از شما می خواهم همانطور که نماینده رهبرانقلاب هستید نمایند ما و نماینده علی (فرزند شهید مصطفی احمدی روشن) هم باشید. انشاالله روزی با دست پر می گردید. انشالله روزی خواهد رسید که با اعلام خبر موفقیت تان نشان می دهید که از خون پدر علی دفاع کرده اید.

 




تاریخ: سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 91
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 91
بازدید ماه : 658
بازدید کل : 64131
تعداد مطالب : 184
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1